شرل بنارد، همسر زلمی خلیلزاد، گفته است که از همسرش درباره ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، شنیده که او فردی «وطندوست با برنامههای قوی» برای پیشرفت افغانستان است.
او در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که طالبان با وجود تحریمهای جهانی «تسلیم نشدهاند و گامهای مهم اقتصادی برداشتهاند.»
بنارد همچنین مدعی شد که اگر جامعه جهانی در برابر طالبان انعطاف نشان دهد، طالبان نیز ممکن است همکاری بیشتری کنند و افغانستان را بهتر مدیریت کنند.
زلمی خلیلزاد، بهعنوان یک امریکایی پشتونتبار، روابط نزدیکی با رژیم طالبان دارد و نقشی تاریخی در بازگرداندن این رژیم به قدرت ایفا کرد.
این نقش صرفاً همان چیزی نبود که دولت امریکا به خلیلزاد واگذار کرده بود، بلکه او حتی فراتر از آن، کمک به طالبان برای تصاحب افغانستان و تحمیل تسلط خود بر سرنوشت تمام اقوام کشور را مأموریت تاریخی خود تعریف کرده بود و در نهایت این مأموریت را با موفقیت به سرانجام رساند.
مأموریت خلیلزاد اما صرفاً به ساقط کردن نظام جمهوری و تضمین تسلط طالبان بر افغانستان خلاصه نشد، بلکه او پس از آن طی ۴ سال گذشته نیز با وجود اینکه دیگر هیچ سمَت رسمی در تشکیلات دولتی امریکا ندارد، همچنان به مثابه لابی طالبان به کار خود ادامه داده است؛ نقشی که در نهایت به او امکان داد تا بهعنوان یک دلال و تسهیلگر معامله، در چارچوب هیئت امریکایی به کابل سفر کند و مقدمات آزادی زندانیان امریکایی از زندانهای طالبان را در قبال حذف نام سراجالدین حقانی از فهرست تروریستهای تحت تعقیب پولیس فدرال امریکا فراهم سازد.
خلیلزاد در مواردی حتی تلاش کرده است تا از فشارهای خارجی بر رژیم طالبان بکاهد، انزوای بینالمللی این رژیم را کاهش دهد و مسیر مشروعیت بخشیدن به این رژیم توسط بازیگران منطقهای و بینالمللی را هموار سازد.
لابیگری به نفع طالبان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تنها مأموریت خلیلزاد به نفع طالبان نیست. او در عین حال، همسر امریکایی خود را نیز در اختیار طالبان قرار داده تا برای این رژیم مشروعیت گردآوری کند.
شرل بنارد البته از همان دوره کار زلمی خلیلزاد بهعنوان نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، مصمم بود تا نقش تاریخی خود برای کمک به همسرش در زمینه تسهیل تسلط طالبان بر افغانستان را به خوبی ایفا کند؛ نقشی که با حملات هدفمند علیه زنان افغانستان و به چالش کشیدن انتظارات و مطالبات آنها از امریکا بهعنوان مدعی دفاع از حقوق زنان و دموکراسی آغاز شد و در نهایت با تطهیر سوابق تروریستی طالبان و تعریفات اغراقآمیز از ملا برادر ادامه پیدا کرد.
البته بخشی از موضعگیری تازه شرل بنارد درباره اینکه علیرغم تحریمهای جهانی طالبان تسلیم نشدهاند، کاملاً درست است، زیرا این تحریمها، البته اگر وجود و واقعیت داشته باشد، نتوانسته مواضع طالبان در زمینه حمایت از تروریزم، ارتباط با گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی، سرکوب گسترده زنان و اقلیتها و مقاومت در برابر هرگونه تغییر ساختار سیاسی به نفع تمام آحاد مردم افغانستان را تغییر دهد!
با این حال، هدف همسر خلیلزاد از این موضعگیری، نقد طالبان و به چالش کشیدن سرسختی آنها در حمایت از تروریزم یا احیای سیاستهای ضد انسانی خود نیست. او در ادامه ادعا میکند که طالبان "گامهای مهم اقتصادی" برداشتهاند؛ گامهایی که البته او به اندازهای شجاع و صادق نیست که بهطور مستند نشان دهد که برداشته شده و نتایج و پیامدهای ملموس و مؤثر آن در زندگی میلیونها شهروند افغانستانی چیست.
ظاهراً او نیز مانند همسرش زلمی خلیلزاد، مصمم به لابیگری کورکورانه برای طالبان است. در غیر این صورت، زمانی که به نفع طالبان تبلیغ میکرد و سیاستهای اقتصادی این رژیم را میستود، دستکم نگاهی به آمارهای تکاندهنده سازمانهای بینالمللی نیز میانداخت؛ آمارهایی که از گرسنگی ۲۳ میلیون نفر، بیسرپناهی میلیونها شهروند کابلی، خطر قحطی و فاجعه انسانی برای ۱۲ میلیون کودک افغان، دستبرد و تاراج کمکهای انساندوستانه خارجی توسط طالبان و اعمال شرمآورترین انواع تبعیضها و شنیعترین رفتارهای قومی در روند توزیع کمکها برای مردم نیازمند افغانستان حکایت دارند.
با این حال، تاریخ و حافظه تاریخی مردم افغانستان، هرگز مواضع شنیع و شرمآور بنارد و همسر بدنام و منفور او، زلمی خلیلزاد را فراموش نخواهد کرد. اگرچه به نظر میرسد که آنها به اندازهای به مأموریت خود ایمان دارند و تمامقد در خدمت طالبان درآمدهاند که باقی ماندن چهره نفرتانگیزشان در حافظه جمعی مردم افغانستان هرگز مهم نیست.
نرگس اعتماد – جمهور