صلاحالدین ربانی، رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان، وارد تهران شد. هدف از این سفر، دیدار و تبادل نظر با مقامات ایرانی، شخصیتهای سیاسی و نمایندگان گروههای مختلف افغانستانی مقیم ایران عنوان شده است.
این سفر در حالی انجام میشود که امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، نیز اخیراً در مجمع گفتگوهای تهران حضور داشت.
تاکنون جزئیات بیشتری از دیدارهای صلاحالدین ربانی و نتایج احتمالی این سفر منتشر نشده است.
پیش از این، گزارشهایی درباره سفر احمد مسعود به ایران نیز منتشر شده بود؛ گزارشهایی که اگرچه از سوی منابع مستقل تأیید نشده، اما در صورت درستی آن میتوان نتیجه گرفت که تهران مرحلهای تازه از تلاشهای خود برای ایجاد تحول اساسی در وضعیت بحرانی افغانستان را آغاز کرده است.
اگرچه پیش از این نیز ایرانیها تلاشهایی را برای ایجاد صلح و تفاهم میان طالبان و مخالفان آنها راهاندازی کرده بودند که در نتیجه آن دستکم یک بار احمد مسعود با امیرخان متقی در تهران دیدار کرده بود، اما این تلاشها در نهایت به نتیجهای نرسید و یکی از عمدهترین دلایل آن، پافشاری طالبان بر رویه خود مبنی بر اینکه آنها دولت قانونی افغانستان هستند، ساختار سیاسی به رهبری طالبان فراگیر و همهشمول است، و رهبران و کنشگران سیاسی و نظامی دیگر میتوانند با دریافت «کارت مصونیت» در سایه پرچم رژیم طالبان به افغانستان بازگردند و زندگی عادی خود را ادامه دهند.
این نخستین سفر صلاحالدین ربانی به ایران پس از سقوط نظام جمهوری و به قدرت رسیدن دوباره طالبان نیست. او پیش از این نیز سفرهای غیررسمی به ایران داشته، اما آن سفرها نیز به نتایجی که انتظار میرفت منجر نشده است. شاید یکی از دلایل آن این است که آقای ربانی دیگر به عنوان رهبر جمعیت اسلامی که حتی از سوی همحزبیهای خود نیز مشروعیت و حمایت کافی را دریافت نمیکند، یک بازیگر محوری در معادلات افغانستان محسوب نمیشود.
او حتی زمانی که حزب جمعیت اسلامی دچار انشعاب و دو دستگی نشده بود نیز یک چهره ایدهآل برای رهبری یک حزب مقتدر و پرنفوذ در افغانستان به حساب نمی آمد، اما از قبل اعتبار و اقتدار برهانالدین ربانی، رهبری حزب جمعیت، به او واگذار شد؛ امتیازی که به دلیل عدم کفایت و لیاقت آقای ربانی به سادگی از دست رفت و حزب جمعیت روزبهروز رو به افول گذاشت.
سفر اخیر صلاحالدین ربانی به ایران نیز پیش از آنکه به ابتکارات و نقشآفرینی او در صحنه معادلات سیاسی افغانستان بازگردد، ناشی از انتساب خاندانی او به برهانالدین ربانی، رئیسجمهور پیشین افغانستان است.
نکته دیگر این است که صلاحالدین ربانی چهرهای محافظهکار، مصلحت اندیش و اهل سازش محسوب میشود. این رویکرد حتی به عنوان کسی که پدرش توسط طالبان ترور شده، در شیوه تعامل او با رژیم حاکم نیز صدق میکند.
اما یکی از مواردی که این سفر را برجسته میکند، تلاش ایرانیها برای برقراری ارتباط و تعامل با همه طرفهای درگیر در بحران افغانستان است.
در این میان، شکی وجود ندارد که حزب جمعیت اسلامی نیز به عنوان یکی از احزاب پرنفوذ و قدرتمند که از پایگاه اجتماعی و مردمی قابل ملاحظهای برخوردار است، همواره یکی از اطراف قضایای افغانستان بوده و مورد توجه بازیگران منطقهای و بینالمللی قرار داشته است.
بنابراین، هرگونه تلاش برای یافتن راهحل برای بحران دیرپای افغانستان مستلزم رایزنی و تفاهم سازنده با همه طرفهای درگیر، از جمله حزب جمعیت اسلامی افغانستان است.
اگرچه به نظر نمیرسد که صلاحالدین ربانی در سفر به ایران با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان نیز دیدار کرده باشد، اما بدون شک حضور تقریباً همزمان نمایندگان طالبان و مخالفان آنها در ایران، نقش جمهوری اسلامی در حل قضایای افغانستان و تلاش این کشور برای عبور از بحران جاری را برجستهتر میکند؛ نقشی که البته باید کاملاً واقعبینانه و بدون خوشبینی افراطی مورد ارزیابی و تحلیل قرار بگیرد و ناگزیریها و تنگناهای ایران در قبال بحران افغانستان در ابعاد منطقهای و بینالمللی مورد توجه واقع شود.
با این همه و صرف نظر از اینکه تلاشهای جاری از سوی جمهوری اسلامی در نهایت به نتیجهای منجر میشود یا نه، و اینکه آیا تهران قادر خواهد بود طالبان و مخالفان آنها را بر سر یک میز بنشاند و نقشه راه آینده افغانستان را از مسیر صلح و گفتگو ترسیم کند یا خیر، این واقعیت که در شرایط کنونی تهران به عنوان کانون تلاقی طالبان و مخالفان آنها، نقش برجستهای برای شکستن بنبست و عبور از بحران افغانستان بازی میکند، هم برای ایرانیها و هم برای طرفهای افغان، حایز اهمیت فراوان است.
محمدرضا امینی – جمهور