۰

هرزه‌نگاری در فضای مجازی

پنجشنبه ۲ حمل ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۳۴
فضای مجازی لزوماً محل حضور نخبگان نیست؛ محل تراوش ذهن های بیمار نیز هست. فضای مجازی محل ریختن زباله های فکری نیز هست. محل تخلیه عقده های تلنبار شده بر نرون­های معیوب نیز هست.
هرزه‌نگاری در فضای مجازی

به تازگی سخن زیبا و به هنگامی منسوب به آیت الله العظمی فیاض را خواندم که گفته است: "نفاق قومی، تباه کننده است. سید و هزاره، کابلی، کندهاری، دایکندی، دایزنگی و غیره چه معنا دارد؟ افتخار و ارزش ما به پیروی از ارزش های دینی و مذهبی است؛ نه این عناوین."
 گفته های آیت الله فیاض، سخن زیبا و نقد دلسوزانه ای است. ایشان کوتاه گفته و عمیق پرداخته است.

گاهی فضای فیسبوک و دنیای مجازی را هرزه نگاری و دشمن‌انگاری پُر می کند. فضای مجازی در جامعه ای که هنوز از قوام اجتماعی و تکامل شخصیتی برخوردار نشده غالبا مملو از مضامین و محتوای سبُک و سطحی و بعضاً آلوده است. انسان با دیدن پُست های پَست و نظرات مذموم، به شدت دلگیر می شود.
 
بعضی ها که آزارِ کلامی می بینند خشمگین می شوند و در حالت خشم، پاسخی به نظرات غیرمنصفانه می دهند که این، موجب برانگیختی بیشتر و افزایش عصبانیت ها در فضای مجازی می شود. نتیجه این کش و گیر و پَست‌نویسی و هرزه‌نگاری قومی-نژادی، موجب تحریک احساسات قومی و تبدیل فضای مجازی به میدان و محل درگیری های اجتماعی می شود.
 
فضای مجازی لزوماً محل حضور نخبگان نیست؛ محل تراوش ذهن های بیمار نیز هست. فضای مجازی محل ریختن زباله های فکری نیز هست. محل تخلیه عقده های تل انبار شده از نرون­های معیوب نیز هست.
 
به قول یکی از علما؛ هیچ بیماری و هیچ عاملی به اندازه فهم سطحی و غلط از دین موجب کشتار انسانها نشده است؛ مصداق این نظر در مورد باسوادهای بیمار نیز صدق می کند. به آن میزان که باسوادهای بیمار در گسترش نفرت های اجتماعی و عصبیت های نژادی و قبیلوی اثرگذار بوده اند هیچ عامل دیگری تا این میزان موجب واگرایی های اجتماعی و انسانی نشده اند.
 
مخصوصا در جامعه ای به عقب ماندگی افغانستان که به درازای تاریخ اش، تبعیض و تعصب دیده است؛ این جامعه ی عقب مانده، باسوادهای عقب‌افتاده، پرورش داده است. منظور از عقب‌افتاده های باسواد، عقب ماندگی روانی و تربیتی است.
 
باسوادهای عقب‌مانده به جای ارائه ی راهکار برای اصلاح و سازندگی، مدام نق می زنند و بهانه می تراشند و عقده های شان را بیرون می ریزند و قبرهای هزارساله را می شکافند و مدام در همان قبرستانها پرسه می زنند و مازوخیسم می گیرند و چون مازوخیست شدند از آزارهای کلامی و آزار رساندن روانی به دیگران لذت می برند.
 
آنها معمولا کسانی هستند که گذشته ای سخت و تاریک در محیط تربیتی ناسالم را تجربه کرده اند؛ یعنی آنها تربیت محیطی و خانوادگیِ سالم نداشته اند. و چون با اختلال شخصیتی بزرگ می شوند و اندکی سواد می آموزند و توهّم دانایی پیدا می کنند؛ دانستگی های توأم با سادیسم و دیگرآزاری را در فضای اجتماعی برضد طیفی دیگر از توده های آسیب پذیر، بیرون می دهند.
 
آنها معمولاً قربانیان آزار کلامی شان را از بین جامعه آسیب پذیر و اقلیت ها و خودی های شان بر می گزینند و نقد و فهم سادیست‌مشربی خویش را بیرون می دهند.
 
در دو نوشته ی قبلی که نقدی بر فعالیت های مخرب این دسته افراد خصوصا با محوریت تعصب و واگرایی سید و هزاره نوشته بودم، بعضی دوستان خواهان آن بودند که برای واضح تر شدن محتوا، از مصادیق بیماران ذهنی که در فضای مجازی نفرت پراکنی و دشمن تراشی می کنند؛ نام بگیرم.

احساس می کنم سادیست های فضای مجازی به همه روشن است. نوع فعالیت شان، ادبیات شان، سخن شان، هدف شان، گرایش شان و... به همه روشن است که یا در لباس ملا، یا در لباس روشنفکر و فعال مدنی، یا در لباس محقق و نصیحتگر و... عقده ها و کینه ها را بر صفحات اینترنتی جاری می سازند.
 
نتیجه ی نق زدن و دشمن تراشی و سیدهراسی یا هزاره هراسی؛ از دید من هرزه‌نگاری و نتیجه‌ی کوته نگری است.
 
آنچنانکه آیت الله العظمی فیاض گلایه کرده است؛ دشمنیِ کورِ جماعتی از آنها با سیدهای شیعه که بطور مداوم و به هر بهانه و حیله ای انجام می شود از سطحِ نقد، به نبش قبر و سپس هرزه نگاری تقلیل می یابد و حساسیت نژادی را بر می انگیزد. در مقابل، جماعتی ولو قلیل از اعصاب­خرابهای سید نیز گویا مقابله به مثل نموده و به مسائلی انگشت می گذارند که بیانگر عدم توانایی بر اعصاب و احساسات شان است. آنها نیز از جنگ های داخلی نبش قبر می کنند و اتهاماتی می بندند که بیشتر از روی تخلیه ی خشم و آرامش اعصاب شان است.
 
فضای مجازی به موازات آنکه موجبات آگاهی اجتماعی را فراهم کرده، موجبات واگرایی و تعصبات قومی-نژادی و.. را باعث شده است. به موازات فعالیت نخبگان و تحصیلکردگان و اساتید و معلمان و هوشیاران در این فضا، زمینه ی ورود و رشد بی رویه ی بیماران و ماجراجویان را نیز در این پلتفرم ها مساعد ساخته است.
 
و چون اغلب باسوادها و باسلیقه ها از حوزه زبان و فرهنگ و تمدن فارسی هستند؛ این نزاعهای مجازی بیشتر در همین حوزه دیده می شود. طرح مسائل اختلافی میان تاجیک ها بر سر پنجشیر و بدخشان و بلخ و شمالی و... نمونه این مسئله است که ما شاهد بسیار بی مزه گی ها در بین آنها نیز بوده ایم.
 
در نهایت توصیه آیت الله العظمی فیاض به دوری از عصبیت و اجماع بر سر ارزش های مشترک؛ حقیقتا راهگشا و ارزنده است.
 
مدنی- جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین