۰

غایب بزرگ نشست دوحه؛ ناز طالبان، اخم میزبان

دوشنبه ۳۰ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۳۸
طالبان که آرزو داشتند مهمان ویژه و انحصاری نشست دوحه باشند و کل این نشست را پیشاپیش به نفع اهداف خود مصادره کنند، ناز کردند و سازمان ملل هم به مثابه میزبان، نازشان را نخرید و به آن نه گفت و به این ترتیب، مهمان ویژه، تبدیل به غایب بزرگ شد.
غایب بزرگ نشست دوحه؛ ناز طالبان، اخم میزبان
یکی از نمایندگان ویژه اروپایی در نشست دوحه گفته که پذیرش پیش‌شرط‌های طالبان برای دبیرکل سازمان ملل «غیرممکن» بوده است.
 
محمدنعیم؛ سفیر طالبان در دوحه نیز گفته که آنها خواستار گفتگوی مستقیم با آنتونیو گوترش؛ دبیرکل سازمان ملل در دوحه شدند و تاکید کرد که طالبان باید به عنوان تنها نماینده رسمی از افغانستان در دوحه باشند.
این دیپلمات اروپایی اما گفته که آنها «امیدوار» بودند که طالبان در نشست دوحه شرکت کنند؛ اما بدون حضور نمایندگان طالبان نیز جلسات و گفتگوها را ادامه خواهند داد.
 
دیپلمات‌های غربی یکی از پیش‌شرط‌های طالبان را که عدم دعوت از نمایندگان جامعه مدنی در دوحه است، عجیب و «نابالغی» آنها خوانده‌اند.
شش نماینده جامعه مدنی افغانستان از جمله سه زن فعال از داخل و خارج این کشور به دوحه دعوت شده‌اند.
 
طالبان تنها یک روز مانده به آغاز نشست دوحه اعلام کردند که در این نشست، شرکت نمی کنند؛ زیرا بدون تحقق پیش شرط های شان، حضور آنها بی فایده است. اکنون تا حدودی روشن می شود که دستکم بخشی از خواسته های طالبان از این نشست، چه بوده و چرا از سوی سازمان ملل، پذیرفته نشده است.
 
طالبان انتظار داشتند که این نشست، محملی برای شناسایی رسمی رژيم آنان به عنوان «نماینده رسمی مردم افغانستان» باشد و نمایندگان طالب نیز با پرچم خودشان در این نشست حضور داشته باشند. این در حالی است که نشست دوحه، اصولا ظرفیت تصمیمگیری ناگهانی درباره رسمیت یافتن رژيم طالبان را ندارد و طرح این پیش شرط از سوی طالبان، بیش از اندازه، خوشبینانه و خودخواهانه بوده است.
 
درخواست دیدار با دبیرکل سازمان ملل هم ظاهرا یکی دیگر از خواسته های طالبان برای شرکت در نشست دوحه بوده است. اگرچه سازمان ملل همین اکنون هم در سطحی پایین تر از دبیرکل با طالبان رابطه، همکاری و حتی زد و بندهای پنهانی دارد و هر هفته ده ها میلیون دالر پول اهدایی امریکا را به طالبان می رساند؛ اما دیدار رو در رو با دبیرکل، صرفنظر از اینکه منجر به طرح چه بحث ها و مطالباتی از سوی نماینده طالبان می شد، به لحاظ نمادین، رسمیت طالبان را تایید می کرد و راه تعاملات گسترده تر این رژيم با رهبران، دولت ها و سازمان های جهانی را هموار می ساخت؛ چیزی که در مرحله کنونی، نه غرب و نه سازمان ملل، حاضر به انجام آن هستند و انزوای نسبی طالبان را به مثابه یک اهرم فشار موقت، حفظ کرده اند.
 
علاوه بر این، تاکید بر این نکته که طالبان باید «تنها نماینده رسمی مردم افغانستان» در نشست دوحه باشند و سایر بازیگران، جریان ها و فعالان در آن دعوت نشوند، افزون بر اینکه ماهیت خودخواهانه و انحصارطلبانه رژيم قومی طالبان را بیشتر از پیش آشکار می سازد، نشست دوحه را پیش از هرگونه بحث و تصمیمگیری درباره نحوه تعامل یا تقابل جهان با افغانستان زیر سلطه رژیم طالبان، بی اثر می کرد و طالبان را به آنچه انتظار داشتند، می رساند.
 
آنها در عین حال از دعوت از ۶ فعال مدنی که اکثر آنها منتقد سیاست های رژيم هستند در نشست دوحه نیز ناراضی بوده و بر لزوم عدم دعوت از آنها اصرار داشته اند. 
 
این همان چیزی است که هر روز در خیابان های کابل، شاهد هستیم. از دید طالبان، فعالیت مدنی، جرم است، اعتراض جرم است، انتقاد جرم است، مخالفت جرم است، فعالیت آزاد رسانه ها جرم است، مبارزه مستقل سیاسی و اجتماعی برای تغییر و اصلاح، جرم است و مجازات تمام این جرایم، سرکوب و بازداشت و ارعاب و شکنجه و حتی مرگ خواهد بود.
 
با توجه به این پیش شرطها، طالبان که آرزو داشتند مهمان ویژه و انحصاری نشست دوحه باشند و کل این نشست را پیشاپیش به نفع اهداف خود مصادره کنند، ناز کردند و سازمان ملل هم به مثابه میزبان، نازشان را نخرید و به آن نه گفت و به این ترتیب، مهمان ویژه، تبدیل به غایب بزرگ شد و دومین نشست بین المللی دوحه درباره افغانستان نیز بدون حضور طالبان برگزار می شود.
 
در این میان، پیش شرطهایی که طالبان برای حضور در نشست دوحه مطرح کردند به وضوح نشان می دهد که آنها نه حاضر به تشکیل دولت فراگیر و تقسیم قدرت هستند و نه حتی قایل به جامعه ای متکثر، چندصدایی و متضمن آزادی های انسانی برای فعالیت سیاسی و مدنی در برابر بیداد و استبداد حاکم.
 
بر این اساس، اگر شرکت کنندگان در نشست دوحه براساس مذاکرات فشرده نمایندگان سازمان ملل، سفرای غربی و فرستادگان کشورهای منطقه با رهبران طالبان در روزهای منتهی به نشست به این نتیجه نرسند که این رژيم اقتدارگرا، انحصارطلب و قومی قابل اصلاح نیست، نمی توان به تصامیم و راه حل های احتمالی آن درباره چشم انداز آینده افغانستان، امید چندانی داشت.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین