۰

ایران مقابل امریکا: دیپلماسی پرچالش در سایه تنش و امید

شنبه ۲۳ حمل ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۵۸
ایران به دلیل فشارهای داخلی، از جمله نارضایتی عمومی ناشی از مشکلات اقتصادی، در موقعیت حساسی قرار دارد. این امر ممکن است تهران را به انعطاف محدود در برخی حوزه‌ها، مانند کاهش موقت غنی‌سازی در ازای لغو بخشی از تحریم‌ها، ترغیب کند.
ایران مقابل امریکا: دیپلماسی پرچالش در سایه تنش و امید
مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا که قرار است فردا، ۱۲ آپریل ۲۰۲۵، در عمان برگزار شود، یکی از حساس‌ترین مقاطع دیپلماتیک میان دو کشور در سال‌های اخیر است. این گفت‌وگوها در حالی انجام می‌شود که تنش‌های منطقه‌ای، تحولات سیاسی داخلی در هر دو کشور، و فشارهای بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌ای ایران، فضایی پیچیده و شکننده را شکل داده‌اند. 
 
برای تحلیل دقیق‌تر چشم‌انداز این مذاکرات، لازم است مواضع طرفین، نقش میانجی، و عوامل تأثیرگذار بر نتیجه بررسی شوند.
 
مواضع ایران در این زمان چیست؟
ایران با رویکردی محتاطانه اما قاطع به این مذاکرات وارد می‌شود. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، پیش‌تر اعلام کرده که تهران مذاکرات مستقیم با واشنگتن را نمی‌پذیرد و هرگونه گفت‌وگو باید از طریق میانجی‌هایی مانند عمان یا قطر پیش برود.

این موضع ریشه در بی‌اعتمادی تاریخی به امریکا، به‌ویژه پس از خروج یک‌جانبه این کشور از برجام در سال ۲۰۱۸، دارد. ایران برنامه هسته‌ای خود را نه تنها به عنوان بخشی از حق حاکمیتی، بلکه به عنوان اهرمی برای چانه‌زنی در برابر تحریم‌های فلج‌کننده حفظ کرده است.
 
گزارش‌های اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهند که ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده، که اگرچه هنوز به سطح تسلیحاتی نرسیده، اما نگرانی‌های غرب را تشدید کرده است.
 
اهداف تهران در این مذاکرات کدامند؟
لغو تحریم‌ها: ایران خواستار رفع کامل تحریم‌های اقتصادی، به‌ویژه در حوزه نفت و بانکداری است تا اقتصاد تحت فشار خود را احیا کند.

حفظ دستاوردهای هسته‌ای: مقامات ایرانی بارها تأکید کرده‌اند که بازگشت به محدودیت‌های سخت‌گیرانه برجام بدون تضمین‌های محکم از امریکا غیرممکن است.

امنیت منطقه‌ای: ایران می‌خواهد نقش خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای به رسمیت شناخته شود و از هر توافقی که فعالیت گروه‌های متحدش (مانند حزب‌الله یا انصارالله) را محدود کند، اجتناب می‌ورزد.

با این حال، ایران به دلیل فشارهای داخلی از جمله نارضایتی عمومی ناشی از مشکلات اقتصادی، در موقعیت حساسی قرار دارد. این امر ممکن است تهران را به انعطاف محدود در برخی حوزه‌ها، مانند کاهش موقت غنی‌سازی در ازای لغو بخشی از تحریم‌ها، ترغیب کند.
 
مواضع امریکا
دونالد ترامپ، که به تازگی دور دوم ریاست‌جمهوری خود را آغاز کرده، با شعار «فشار حداکثری» به صحنه دیپلماسی بازگشته است. او برجام را توافقی «فاجعه‌بار» می‌داند و خواستار یک توافق جدید است که فراتر از مسائل هسته‌ای، شامل محدود کردن برنامه موشکی ایران و کاهش نفوذ منطقه‌ای این کشور باشد.

تیم مذاکره‌کننده امریکا، احتمالاً با لحنی تهاجمی وارد گفت‌وگوها خواهد شد. اظهارات اخیر مقامات امریکایی نشان می‌دهد که واشنگتن آماده است در صورت شکست مذاکرات، گزینه‌های سخت‌تری مانند تشدید تحریم‌ها یا حتی اقدام نظامی محدود را بررسی کند.
 
اهداف امریکا در این مذاکرات
مهار برنامه هسته‌ای: امریکا خواستار کاهش ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران و بازرسی‌های گسترده‌تر آژانس انرژی اتمی از تأسیسات هسته‌ای ایران است.

محدودیت‌های موشکی و منطقه‌ای: واشنگتن اصرار دارد که هر توافقی باید شامل بندهایی برای توقف توسعه موشک‌های بالستیک و کاهش حمایت ایران از گروه‌های نیابتی باشد.

فشار اقتصادی: امریکا که به شرایط بد اقتصادی ایران در زمان حاضر آگاه است، می‌خواهد با حفظ اهرم تحریم‌ها، ایران را به پذیرش شرایط خود وادار کند.
 
با این حال، ترامپ با محدودیت‌هایی نیز مواجه است. فشارهای داخلی از سوی کنگره و لابی‌های ضدایرانی، او را به اتخاذ مواضع سخت‌گیرانه سوق می‌دهد، اما متحدان اروپاییِ امریکا، که همچنان به دیپلماسی با ایران امیدوارند، خواستار پرهیز از اقدامات تحریک‌آمیز هستند.
 
نقش عمان به عنوان واسطه چیست
عمان به دلیل سابقه طولانی در میانجی‌گری بین ایران و غرب، از جمله در مذاکرات منتهی به برجام، گزینه‌ای قابل اعتماد برای میزبانی این گفت‌وگوها محسوب می‌شود.

سیاست خارجی بی‌طرف عمان، روابط دوستانه‌اش با هر دو طرف، و تجربه دیپلماتیک این کشور در کاهش تنش‌ها، به آن اعتبار ویژه‌ای بخشیده است. 
 
انتظار می‌رود عمان با تسهیل تبادل پیام‌ها و پیشنهاد چارچوب‌هایی برای گفت‌وگو، از فروپاشی زودهنگام مذاکرات جلوگیری کند. با این حال، موفقیت عمان به میزان انعطاف‌پذیری ایران و امریکا بستگی دارد.

عوامل تاثیر گذار بر نتیجه مذاکرات
فشارهای بین‌المللی: اروپا، چین و روسیه به عنوان بازیگران کلیدی در موضوع هسته‌ای ایران، بر حفظ دیپلماسی تأکید دارند. به‌ویژه چین، به عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران، می‌تواند با حمایت اقتصادی از تهران، موضع ایران را تقویت کند.

تحولات منطقه‌ای: تنش‌های اخیر در خاورمیانه، از جمله درگیری‌های اسرائیل با گروه‌های مورد حمایت ایران و حملات به زیرساخت‌های نفتی، فضای مذاکرات را متأثر کرده است. اسرائیل، که مخالف هرگونه توافق با ایران است، ممکن است با اقدامات تحریک‌آمیز، مذاکرات را تضعیف کند.

وضعیت داخلی طرفین: در ایران، نارضایتی عمومی و در امریکا، دوقطبی سیاسی می‌توانند توانایی رهبران برای امتیازدهی را محدود کنند.

سناریوهای محتمل‌ در این دور از مذاکرات
توافق محدود: دو طرف ممکن است بر سر گام‌های اولیه، مانند توقف غنی‌سازی در سطح بالا توسط ایران در ازای لغو بخشی از تحریم‌ها، به توافق برسند. این سناریو می‌تواند به کاهش تنش و ادامه گفت‌وگوها منجر شود.

بن‌بست دیپلماتیک: اگر هیچ‌یک از طرفین انعطاف نشان ندهند، مذاکرات به شکست می‌انجامد و خطر تشدید تحریم‌ها یا حتی رویارویی نظامی افزایش می‌یابد.

تمدید مذاکرات: محتمل‌ترین نتیجه، توافق برای ادامه گفت‌وگوها در آینده بدون دستاورد ملموس است. این امر به هر دو طرف اجازه می‌دهد زمان بخرند و از تقابل مستقیم اجتناب کنند.
 
در پایان، می‌توان اینطور نتیجه گرفت که، مذاکرات پیش رو، آزمونی برای سنجش اراده دیپلماتیک ایران و امریکا در مدیریت بحرانی درازمدت است. ایران به دنبال حفظ استقلال و کاهش فشارهای اقتصادی است، در حالی که امریکا می‌خواهد قدرت منطقه‌ای ایران را مهار کند. با وجود نقش مثبت عمان، تفاوت‌های اساسی در اهداف و بی‌اعتمادی متقابل، احتمال موفقیت را پایین نگه می‌دارد. بهترین نتیجه در کوتاه‌مدت، توافقی موقت برای کاهش تنش و ایجاد بستری برای مذاکرات بعدی است. با این حال، هرگونه اشتباه محاسباتی می‌تواند به تشدید بحران منجر شود، موضوعی که نه ایران، نه مریاکا، و نه منطقه خاورمیانه به آن نیاز ندارند.
 
اختصاصی جمهور - امور بین الملل
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


کرامت سلیمی
Canada
می گویند از تفنگ خالی هر دو طرف می ترسند.

امریکا با وانمود به داشتن سلاح هسته ای دولتهای زیادی را ترساند و ان دولتها را تحت کنترل خود گرفت.و حتی تاریخ دنیا را بازنویسی کرد.

همانقدر که ان دولتها از امریکا می ترسند ، امریکا نیز از ان دولتها می ترسد ، چون تفنگش خالیست و اگر ان دولتها پی ببرند که سلاح هسته ای یک تفنگ خالیست دیگر مطابق سیاستهای امریکا رفتار نخواهند کردو نظم جهانی فعلی به هم خواهد خورد.

همه دولتها انقدر باهوش نیستند که بفهمند سلاح هسته ای یک خالی بندیست و از نظر علمی وجود چنین سلاحی غیر ممکن است و نشدنیست.
تصور کنید چنین دولتهایی معما براشون حل بشه و پی ببرند که سلاح هسته ای همان اقا گرگه دوران کودکیست .

راز مذاکرات ایران و امریکا همین است که اگر مقامات ارشد ایران اقدام به افشای دروغ بودن سلاح هسته ای کنند امریکا دیگر وجهه یک ابرقدرت بلامنازع را ندارد حتی اگر دارای پیبشرفته ترین جت های جنگی باشد و نسبت به دیگر کشورها برتری هوایی داشته باشد.

روسیه مدعیست دومین ابرقدرت اتمی دنیاست و هزاران کلاهک هسته ای دارد اما تقریبا 4 سال است که روسیه در جنگ اوکراین درگیر است و هیچکس روی این کشور حساب نمی کند و حتی روسیه به ترامپ دخیل بسته است که کمک کند تا جنگ اوکراین متوقف شود و در ظاهر به شکل مثلا ابرومندانه ای از این باتلاق خارج شود.

چند ماه پیش اقای کمال خرازی وزیر خارجه زمان اقای خاتمی هم گفتند که در صورت به خطر افتادن موجودیت جمهوری اسلامی ، ایران دکترین هسته ای خود را تغییر خواهد داد.

معنی سخن اقای خرازی هم جز این نیست که در صورت اقدام امریکا بر علیه ایران ، مقامات ایرانی اقدام به افشای دروغ بودن سلاح هسته ای خواهند کرد.

جدیدا هم اقای صالحی رییس اسبق سازمان انرژی اتمی ایران گفتند که اگر امریکا با ایران توافق نکند دامنه جنگ به اوکراین تا تایوان کشیده خواهد شد و به نفع همه است که امریکا توافق کند.

توافق بر سر چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یک ابر قدرت مثلا بلامنازع به نام امریکا که حتی اگر سلاح هسته ای هم نداشته باشد ولی دارای بزرگترین و پیشرفته ترین نیروی هوایی و زرادخانه نظامیسیت ، باید بر سر چی توافق کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ به این پرسش را به خودتان واگذار می کنم.
--------------------------------------------------------

مطلب زیر در بعضی رسانه ها منتشر شده است .

شما هم همکاری کنید و ان را بازنشر دهید:

ttr.ir/12sf7w
پربازدیدترین