۰

افغانستان، چین و رؤیاهای بزرگ اقتصادی

يکشنبه ۱۸ دلو ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۴۵
ابرقدرت اقتصادی چین، در پروژه‌های بازسازی افغانستان،‌ سهم گسترده‌ای گرفت و از جانب دیگر، شرکت‌های چینی، در استخراج معادن و ذخایر زیرزمینی کشور،‌ سهم بارزی ایفا کردند.
افغانستان، چین و رؤیاهای بزرگ اقتصادی


دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری می گوید که یو جینگ؛ سفیر جدید چین در افغانستان اعلام کرده که به زودی سند احداث خط آهن افغانستان به چین امضا خواهد شد.
در دیدار با اشرف غنی؛ رئیس جمهوری، آقای جینگ گفته که هدف آغاز کار عملی احداث خط آهن افغانستان- چین، وصل این کشور به شاهراه بزرگ است.
سفیر چین گفته که کشورش از تلاش‌های دولت افغانستان به خاطر تامین صلح و پایان جنگ به عنوان یکی از اعضای گفتگوهای چهارجانبه حمایت می‌کند.

بر اساس توافق کشورهای چین، قرقیزستان، تاجیکستان، ایران و افغانستان، شبکه خط آهن چین با عبور از این کشورها به راه آهن ایران وصل خواهد شد.

این طرح از منطقه کاشغر چین شروع و با عبور از قرقیزستان و تاجیکستان وارد بندر شیرخان ولایت قندوز در شمال افغانستان می‌شود و از راه ولایت‌های شمالی کشور به هرات می‌رسد و از طریق منطقه شام تیغ به ایران وصل خواهد شد.

طول کل مسیر این خط حدود ۲۱۰۰ کیلومتر است که حدود ۱۱۵۰ کیلومتر آن از خاک افغانستان می‌گذرد.

تصور می شود افغانستان به منظور دست یافتن به توسعه‌ اقتصادی، حساب ویژه ‌ای روی دومین اقتصاد بزرگ جهان -چین- باز کرده است؛ کشوری که همسایه‌ افغانستان است و با کشور ما مرز و در نتیجه منافع مشترک فراوانی دارد؛ اما به نظر می‌رسد افغانستان تنها همسایه‌ چین است که کمترین استفاده را از این همسایه پربرکت و پولدار به عمل آورده است.

اقتصاد مدل چینی که در اوج بحران‌ زدگی اقتصاد سرمایه ‌داری و نظام اقتصادی لیبرال، معجزه آفرید و کماکان به رشد خود ادامه داد، در یک دهه‌ پسین، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
سال گذشته، تعداد میلیاردرهای چینی از امریکا بالاتر رفت.

چین علاوه بر اینکه یک قدرت اقتصادی پیش ‌رو و در حال رشد و ترقی است؛ یک قدرت سیاسی و نظامی نیز است.

بنابراین، همسایگی با چین برای افغانستان می‌تواند مزایای فراوانی داشته باشد؛ اما افغانستان به دلیل بی‌ثباتی‌های دیرسال سیاسی و دست به دست‌شدن دستگاه قدرت در کشور، هیچگاه نتوانسته به صورت مثمر و مفید از این همسایگی، بهره‌برداری کند.

این در حالی است که ۱۷ کشور همسایه‌ چین، از امتیازات بزرگ و استثنایی آن، به خوبی بهره‌ برداری کردند و با این غول اقتصادی جهان، پیوندهای مستحکم و سودآور اقتصادی برقرار نموده اند.

بربنیاد داده‌ها و اطلاعات تاریخی، روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دولت افغانستان و چین برای نخستین‌بار در سال ۱۹۵۵ میلادی آغاز شد که سفر چوان ‌لای؛ نخست وزیر وقت چین را به افغانستان در پی داشت.

این سفر درست در زمانی انجام شد که محمد ظاهر؛ شاه سابق در اوج قدرت بود و محمد داود نیز زمام نخست‌وزیری دولت وی را در دست داشت.

نخست‌وزیر چین، حامل یک پیام مهم و آن حل مشکل مرزی میان دو کشور همسایه بود که با خوش‌رویی از سوی دولت کابل استقبال شد و متعاقب آن به زودی، نخست‌وزیر محمد داود به پکن رفت و اراده‌ افغانستان برای حل معضل مرزی را با مائو تسه ‌تونگ؛ رهبر چین در میان گذاشت.

در سال ۱۹۶۳ هیأتی با صلاحیت از پکن به کابل آمد و قرارداد تاریخی حل بحران مرزی میان واخان ولایت بدخشان با ایالت سین‌‌کیانگ چین به امضا رسید.

این تحول مهم، زمینه‌ یک گشایش تاریخی در روابط دو کشور در همه‌ ابعاد و زمینه‌ها را در پی داشت و در سال ۱۹۶۴ محمد ظاهر؛ شاه وقت افغانستان از پکن رسما دیدار کرد و یک‌سال بعد رژین ویو؛ یکی از رهبران برجسته‌ حزب کمونیست و معاون نخست‌وزیر چین از کابل بازدید کرد و قراردادهای کوتاه‌مدت همکاری را با همدیگر بستند.

با این‌وصف، وقوع کودتای محمد داود که سرآغاز رویدادها و تحولات شتاب‌آلود و بی‌ثباتی ‌های مهارناپذیر سیاسی و اجتماعی در کشور شد، روابط میان افغانستان و چین را نیز دچار ازهم‌گسیختگی و فاصله‌ های رو به گسترش کرد؛ تا اینکه در زمان طالبان، چین سفارت خود در کابل را کاملا بست و تمامی دیپلمات های خود را از کابل فراخواند؛ زیرا حمایت‌های فکری و ایدئولوژیک طالبان از جدایی‌طلبان اویغور، پکن را نسبت به آن رژیم بدبین کرده بود؛ ضمن آن‌که در افغانستان تحت سلطه‌ طالبان، زمینه‌ها و فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز اساسا مساعد نبود تا چین بتواند از مسیر اقتصاد، سلطه و نفوذ سیاسی خود را تعمیم و گسترش دهد.

چین در سال ۲۰۰۱ میلادی و به دنبال تشکیل دولت جدید در افغانستان،‌ بلافاصله آن را به رسمت شناخت و یک‌سال بعد از این تاریخ، رییس جمهور کرزی رسما به چین سفر کرد و به این ترتیب روند راکد و منجمد مناسبات افغانستان و چین، جان و جنبشی تازه گرفت و یخ ‌های رابطه میان دوطرف، آب شد. این بار نیز چین از مسیر اقتصادی وارد افغانستان شد.

ابرقدرت اقتصادی چین، در پروژه‌های بازسازی افغانستان،‌ سهم گسترده‌ای گرفت و از جانب دیگر، شرکت‌های چینی، در استخراج معادن و ذخایر زیرزمینی کشور،‌ سهم بارزی ایفا کردند.

اکنون چین به یکی شرکای اصلی و جدی افغانستان در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است و می‌تواند نقش مؤثری در بهبود جایگاه افغانستان در سطح منطقه بازی کند.

با این حال، این با دولت افغانستان است که فرصت‌های بی‌شمار موجود از همسایگی با ابرقدرت اقتصادی چین را چگونه مدیریت می ‌کند و از آن، در جهت رشد و بالندگی اقتصاد ملی خویش، بهره می ‌گیرد؛ با آن‌که نباید نادیده گرفت که در هردو دوره کرزی و اشرف غنی، سوء مدیریت، فساد، انگیزه‌های سیاسی یا هر عامل خارجی و داخلی دیگر، موجب شده تا از این فرصت‌های فراوان، استفاده‌های اندکی صورت گیرد.

الیاس کاتب- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین