۰

احیای نظریه "انسان اقتصادی" در قالب سیاست خارجی

پنجشنبه ۲۰ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۱
شما امروزه، نه تنها شاهد نادیده‌انگاری ملاحظات اخلاقی در عرصه سیاست خارجی هستید، بل حتا شاهد خرید و فروش انتحاری نیز می‌باشید...
احیای نظریه "انسان اقتصادی" در قالب سیاست خارجی

برخی‌ها حمایت دولت افغانستان از موقف عربستان در جنگ یمن را منطبق با "منافع ملی" دانسته و از آن حمایت می‌کنند. استدلال آن‌ها این است که سیاست خارجی کشورها همواره معطوف به "منافع ملی" آن‌ها بوده و فارغ از دغدغه ‌های اخلاقی می‌باشد. به باور آن‌ها گستره سیاست خارجی، جای اخلاق‌مداری و ملاحظات اخلاقی نیست بل حوزه حاکمیت "منافع ملی" است. منافع ملی کشوری اگر در حمایت از تجاوز نظامی عربستان بر یمن نهفته بود، باید به ائتلاف نظامی شورای همکاری کشورهای خلیج فارس به رهبری آل سعود پیوسته و بدون ملاحظه تلفات انسانی ناشی از آن به حمایت از ریاض لشکر گسیل کند.
آن‌ها بدین عقیده‌اند که عربستان سعودی یکی از کشورهای تأثیرگذار روی روند مصالحه با طالبان بوده و از متحدان استراتژیک ایالات متحده امریکا در منطقه می‌باشد. بنابراین، حمایت افغانستان از موقف عربستان در جنگ یمن، منطبق با "منافع ملی" کشور بوده و باعث تقویت روابط ما با امریکا و تلاش صادقانه آل سعود برای کشاندن طالبان به میز گفتگوهای صلح خواهد شد.
تبارشناسی این نظریه
حتماً شنیده‌اید وقتی پس از جنگ دوم جهانی الیور لیتلتن، وزیر انگلیس، امریکا را متهم کرد که حمایتش از انگلستان نه به خاطر منافع ملی، بل به انگیزه‌های بشردوستانه بود و به همین علت مورد حمله ژاپن قرار گرفت، با واکنش تند وزیر خارجه امریکا مواجه شد. کور دل هال، وزیر خارجه امریکا، ضمن آن‌که این سخن را رد کرد و ورود آن کشور به جنگ جهانی دوم را به خاطر پاسداری از منافع ملی کشورش خواند نه ناشی از انگیزه‌های اخلاقی، هم‌چنان وزیر انگلیس را ناگزیر به پوزش‌خواهی ساخت.
کسانی که حوزه سیاست خارجی را جای تعقیب "منافع ملی" می‌دانند نه انگیزه‌های اخلاقی، در حقیقت به مفهوم انتزاعی به نام "انسان اقتصادی" قایل هستند. "انسان اقتصادی" از مفاهیم علم اقتصاد است. در گذشته اقتصاددانان بدین عقیده بودند که انسان، موجودی است سودجو و محاسبه‌گر و ذهن او، چیزی نیست جز ماشین حسابی که پیوسته محاسبه سود و زیان را کار کرده و بر اساس آن تصمیم می‌گیرد، نه بر بنیاد محرک‌های اخلاقی.
نظریه "انسان اقتصادی" که در گذشته در میان اقتصاددانان رایج بود، آهسته آهسته در تمام عرصه‌های زندگی به نظریه پذیرفته‌شده تبدیل شد و به همه جوامع سرایت کرد. درست از همین جا است که امروزه تفکر بازاری، نه تنها در عرصه سیاست خارجی، بل به قول مایکل ساندل در همه شئون زندگی مان حاکم گردیده و گفتمان عمومی مان را از نیروی اخلاقی و مدنی خالی کرده است.
شما امروزه، نه تنها شاهد نادیده‌انگاری ملاحظات اخلاقی در عرصه سیاست خارجی هستید، بل حتا شاهد خرید و فروش انتحاری نیز می‌باشید. منطق بازار به قول مایکل ساندل، ارزش‌گذاری نیست. بازار نمی‌پرسد که چرا انتحاری را می‌خرید و در کجا منفجرش می‌کنید، بل چیزی را که می‌پرسد قیمت آن است. بازار بین خواست‌های متعالی و خواست‌های مبتذل هیچ فرقی نمی‌گذارد، تنها سود را به رسمیت می‌شناسد.
برای مقابله با این وضعیت باید چاره‌ای اندیشید. باید اخلاق را دوباره در گفتمان عمومی مطرح کرد و برای کسی که در حمایت از تجاوز بر کشوری از منافع ملی صحبت می‌کند، از انسان‌دوستی سخن گفت.
عبدالشهید ثاقب- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین