جالب است ۱
پاکستان ممکن است در جنگ‌های منظم با استفاده از برتری نظامی و تسلیحاتی غیرقابل‌مقایسه‌اش طالبان را شکست دهد و حتی مقدمات سرنگونی این رژیم را فراهم سازد، اما بسیار بعید است که در برابر لشکر تروریست‌های آماده‌ انتحار، جنگ چریکی و پارتیزانی و استفاده از بمب‌های مرگبار کنار جاده‌ای مقاومت کند و هزینه‌های خونین و فاجعه‌بار ناشی از این مبارزه‌ نامتعارف را به‌آسانی متحمل شود.
تقابل کابل - اسلام‌آباد؛ چرا پاکستان خواهان جنگ نیست؟
خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، گفت: «طالبان ساخته‌ی خود ماست؛ در دوران نزدیکی با آمریکا آنان را پرورش دادیم، اما حالا به مردمانی غیرقابل‌اعتماد بدل شده‌اند.»
 
او تأکید کرد که اسلام‌آباد نمی‌خواهد با طالبان وارد جنگ شود، ولی به دشمنی، پاسخی نرم نخواهد داد.
 
خواجه آصف افزود: «هرگاه از افغانستان حمله‌ای صورت گرفته، ما مهاجمان را تا خانه‌شان تعقیب کرده‌ایم. ما می‌دانیم در افغانستان چه کسانی و در کجا زندگی می‌کنند، اما نمی‌خواهیم جنگی میان دو کشور رخ دهد.»
 
او همچنین گفت: «جهان می‌داند که مجموعه‌ای از گروه‌های تروریستی بین‌المللی در افغانستان وجود دارند؛ جایی که داعش، القاعده و طالبان فعال هستند. همه‌ی آن‌ها زیر چتر کابل‌اند.»
 
حق با خواجه آصف است؛ زیرا پاکستان حتی بهتر از بسیاری از کشورهای مدعی مبارزه با تروریزم، تروریست‌ها را می‌شناسد، آدرس و نشانی آن‌ها را بلد است و می‌داند اردوگاه‌ها و پناهگاه‌های‌شان در کدام مناطق افغانستان فعال‌اند. همان‌گونه که وزیر دفاع پاکستان نیز اعتراف کرده، اسلام‌آباد در مهندسی پروژه‌ی تروریزم و ایجاد گروه‌هایی مانند طالبان نقش ایفا کرده و به همین دلیل است که اکنون خواجه آصف به‌صراحت به این نقش‌آفرینی اذعان می‌کند و می‌پذیرد که پاکستان آدرس تروریست‌ها در مناطق مختلف افغانستان را می‌شناسد.
 
داعش، القاعده، طالبان و هر گروه تروریستی دیگری که امروزه پاکستان آن‌ها را برای امنیت ملی خود خطرناک می‌داند و از طالبان می‌خواهد علیه‌شان مبارزه کند، روزگاری طولانی از حمایت‌های پیدا و پنهان سرویس‌های جاسوسی و امنیتی پاکستان برخوردار بودند. این کشور همچنین نقشی محوری در ترانزیت تروریزم از خاورمیانه و چه‌بسا سراسر جهان به افغانستان ایفا می‌کرد.
 
همان‌گونه که خواجه آصف اعتراف کرده، پروژه‌ طالبان نیز در همین راستا تأسیس شد؛ زیرا پاکستان با کمک امریکا به‌دنبال ایجاد تغییرات بزرگ و بنیادین در معادلات امنیتی افغانستانِ تحت اشغال شوروی بود. در این زمینه، پروژه‌ طالبان در کنار سایر جریان‌های جهادی فراملیتی مانند القاعده، به‌خوبی اهداف استعماری مشترک پاکستان و امریکا را محقق می‌کردند.
 
بنابراین، کاملاً واضح است که طالبان هیچ تفاوتی با سایر نسخه‌های تروریستی مورد حمایت پاکستان ندارند. این همان چیزی است که روایت پاکستان در زمینه‌ مقابله با تروریزم را با چالش جدی مواجه می‌کند و مشروعیت آن را از بنیاد زیر سؤال می‌برد، زیرا به باور منتقدان، اگر تروریست تعریف واحدی دارد و در همه‌جای جهان تروریست محسوب می‌شود، این قاعده باید بر گروه‌های تروریستی مورد حمایت پاکستان نیز صادق باشد. استفاده‌ پاکستان از طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی برای پیشبرد پروژه‌های امپریالیستی و استعماری خود در افغانستان، تفاوت معناداری با آنچه امروز طالبان و متحدان تروریستی‌شان در پاکستان انجام می‌دهند، نداشته است.
 
با این همه، و فارغ از اینکه تفاوتی میان تروریست‌های دیروز و امروز وجود دارد و اینکه چرا پاکستان دیروز از آن‌ها حمایت می‌کرد و امروز خواستار مبارزه‌ جهانی علیه تروریست‌های دست‌پرورده‌ خود است، پرسش مهم‌تر این است که چرا پاکستان نمی‌خواهد با طالبان بجنگد؟
 
پاسخ این پرسش آسان نیست؛ زیرا پاکستان از یک‌سو طالبان را متهم به حمایت از تروریزم می‌کند و از سوی دیگر تأکید دارد که خواستار جنگ با طالبان نیست و ترجیح می‌دهد همچنان به اصول دیپلماسی برای حل مسائل دوجانبه وفادار بماند.
 
این رویکرد دوگانه نشان می‌دهد که سران اسلام‌آباد همچنان به طالبان به‌مثابه‌ یک نیروی نیابتی نگاه می‌کنند و امیدوارند نقش پیشین پاکستان در ایجاد گروه طالبان و حمایت از این گروه برای رسیدن به قدرت، به‌سرعت احیا شود و رهبران طالبان گذشته را به یاد بیاورند و حق پدرانه‌ پاکستان بر این رژیم را به رسمیت بشناسند.
 
نکته‌ دیگر این است که پاکستان به‌خوبی از ابزارهایی که خودش به طالبان و گروه‌های تروریستی مشابه آموزش داده، آگاه است و هرگز مایل نیست که این ابزارها علیه خودش مورد استفاده قرار بگیرند. به‌عنوان نمونه، پاکستان ممکن است در جنگ‌های منظم با استفاده از برتری نظامی و تسلیحاتی غیرقابل‌مقایسه‌اش طالبان را شکست دهد و حتی مقدمات سرنگونی این رژیم را فراهم سازد، اما بسیار بعید است که در برابر لشکر تروریست‌های آماده‌ انتحار، جنگ چریکی و پارتیزانی و استفاده از بمب‌های مرگبار کنار جاده‌ای مقاومت کند و هزینه‌های خونین و فاجعه‌بار ناشی از این مبارزه‌ نامتعارف را به‌آسانی متحمل شود.
 
شاید به همین دلیل است که خواجه آصف پیوسته تأکید می‌کند که پاکستان هرگز بی‌ثبات نخواهد شد. روشن است که هدف او از این سخن، پیشگیری از تکرار تجربه‌ فاجعه‌بار افغانستان در جریان فعالیت‌های تروریستی طالبان است؛ تجربه‌ای که در آن، از بمب‌های کنار جاده‌ای تا مهاجمان انتحاری، هر روز در شهرها، شاهراه‌ها و روستاهای کشور خون می‌ریختند و مرگ می‌آفریدند.
 
عبدالمتین فرهمند – جمهور
https://jomhornews.com/vdciryazpt1avu2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین اخبار