نمایندگی افغانستان در جنوا سفر ۴ کارمند بخش کنسولی وزارت خارجه طالبان به سویس را تأیید کرد.
این نمایندگی اعلام کرد که این افراد برای «تثبیت هویت» و «تسهیل پروسه اخراج تعدادی از افغانهای پناهجو» به سویس سفر کرده بودند و سه روز در این شهر بودند.
این در حالی است که پیشتر رادیو و تلویزیون دولتی سویس گزارش داد که ۴ عضو طالبان در روزهای پسین بهمنظور همکاری برای اخراج «مجرمان» افغانستان به جنوا سفر کردهاند.
دانیل باخ، رئیس بخش ارتباطات اداره مهاجرت سویس، گفت: «طالبان در افغانستان حقوق بشر را نقض میکند... اما به این نتیجه رسیدهایم که حفاظت از مردممان در اولویت قرار دارد.»
توجیه ارائهشده از سوی دولت سویس البته برای منتقدان و مخالفان طالبان کافی نیست؛ زیرا به باور آنان، پذیرش دیپلماتهای این گروه—حتی اگر از میدان هوایی سویس خارج نشده باشند—یک امتیاز مهم به حساب این رژیم محسوب میشود و طالبان را یک گام دیگر به تصاحب نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان در کشورهای اروپایی و غربی نزدیک میکند.
از جانب دیگر، اگرچه سویسیها تأکید میکنند که حقوق بشر در افغانستان رعایت نمیشود و این امر تعامل مستقیم جنوا با رژیم طالبان را با حساسیت مواجه میسازد، اما به گفته مقامات سویسی، آنچه در حال حاضر برای آنان اهمیت دارد، منافع عمومی و حفاظت از شهروندان این کشور است؛ موضعی که این پیام ناامیدکننده را منتقل میکند که از نظر جنوا، کارنامه حقوق بشری طالبان هیچ اهمیتی ندارد و سیاستهای سرکوبگرانه رژیم علیه زنان، دختران، اقلیتها و مخالفان سابق آن، در برابر دغدغههای امنیتی و نگرانیهای عمومی جامعه سویسی کاملاً بیارزش، قابل چشمپوشی و نادیدهگرفتن است.
نکته مهم دیگر این است که سخنگوی اداره مهاجرت سویس استدلال کرده که دیپلماتهای طالبان صرفاً در میدان هوایی مستقر بوده و از آن خارج نشدهاند؛ اما منتقدان میگویند که حتی اگر این ادعا درست باشد، چیزی از موفقیت طالبان در بهرهگیری از ترفند شیطانی آنان بهمنظور تحمیل خواستههای خود بر کشورهای دموکراتیک و مدافع حقوق بشر در اروپا و سایر نقاط جهان نخواهد کاست؛ زیرا از نظر طالبان، این ترفند همانگونه که در آلمان موفق شد، میتواند سایر کشورهای اروپایی و غربی را نیز در نهایت وادار به پذیرفتن دیپلماتهای این رژیم کند و به تحقق هدف نهایی آن، یعنی سلطه طالبان بر نمایندگیهای سیاسی و دیپلماتیک افغانستان در کشورهای دیگر، منجر شود.
در این میان، بسیار سادهانگارانه خواهد بود که دولت سویس استدلال کند که دیپلماتهای طالبان را تنها بهمنظور شناسایی و پذیرش مجرمان اخراجی در میدان هوایی پذیرفته و آنان از حدود تعیینشده خارج نشدهاند؛ زیرا نفس سفر چهار دیپلمات طالبان به کشوری که نهتنها این رژیم را به رسمیت نمیشناسد، بلکه هنوز هم ممکن است طالبان در لیست گروههای تروریستی آن قرار داشته باشند، یک موفقیت چشمگیر و پیشرفتی قابلملاحظه است و نشان میدهد که ترفند طالبانی برای گسترش دامنه قدرت و مشروعیت این رژیم، مؤثر و کارآمد عمل کرده است.
با این همه، اما این احتمال نیز نباید نادیده گرفته شود که ممکن است کشورهای اروپایی به نیابت از امریکا و در نتیجه اعمال نفوذ پنهانی واشنگتن بر سیاست خارجی خود، رویکردشان نسبت به رژیم طالبان را تغییر داده باشند و اقدامات کشورهایی مانند آلمان، ناروی، سویس و... بخشی از این تغییر باشد.
به عبارت واضحتر، ممکن است امریکا به کشورهای تحت سلطه خود در اروپای غربی دیکته کرده باشد که در سیاستی گامبهگام و حسابشده، رژیم طالبان را بپذیرند، زمینههای واگذاری نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان در اروپا به این رژیم را تسهیل کنند تا در نهایت راه برای شناسایی رسمی این رژیم توسط قدرتهای غربی، از جمله خود ایالات متحده امریکا، باز شود و طالبان نیز مانند رژیم تروریستی ابومحمد جولانی در سوریه، در نهایت توسط غربیها به رسمیت شناخته شده و بهعنوان دولت مشروع افغانستان به جامعه جهانی تحت رهبری امریکا ادغام شود.
اگر این برداشت درست باشد، واگذاری سفارتخانهها و کنسولگریها و نیز پذیرش دیپلماتهای طالبان در کشورهای اروپایی، نهتنها ناشی از ناگزیری این کشورها در قبال ترفند شیطانی طالبان نیست، بلکه ممکن است بخشی از بازی بزرگتری باشد که توسط امریکا طراحی شده و هدف از آن، بازگرداندن مشروعیت به رژیم تروریستی طالبان خواهد بود.
آنچه کشور توسعهیافته و دموکراتیکی مانند سویس بهطور آشکار اعلام میکند—که آنچه مهمتر از نقض حقوق بشر توسط طالبان در افغانستان است، منافع عمومی و امنیت شهروندان سویسی است—تا حدود زیادی برداشت آخر را تقویت میکند و نشان میدهد که قدرتهای غربی به توصیه ایالات متحده در حال ذهنیتسازی برای مشروعیت بخشیدن به رژیم بدنام طالبان و چشمپوشی از کارنامه فاجعهبار حقوق بشری آن هستند.
نرگس اعتماد – جمهور