بیشتر از یکسال است که هیچگونه درگیری مرزی و لفظی میان طالبان و ایران رخ نداده است. فراتر از این، حتی در برخی مقاطعِ زمانی، طالبان برخی رسانه ها و یوتیوبرها را از ایران ستیزی منع کرده اند. با اخراج گسترده مهاجرین بعد از جنگ 12 روزه با اسرائیل، طالبان حتی می توانستند بزرگترین استفاده تبلیغاتی علیه ایران را به راه بیندازند اما این کار را نکردند. این در حالیست که طالبان در سالهای قبل، درگیری های متواتر مرزی، دستگیری و تحقیر مرزبانان ایرانی، استقرار ادوات جنگی در امتداد مرزها، اهانت به دیپلمات ها و نمادهای ایرانی، جنگ های لفظی، و... را مرتکب می شدند.
حالا نیز هیجانات جنگی خود را علیه پاکستان تخلیه می کنند؛ اما از درگیری با ایران پرهیز می نمایند. دلایل این سکوت و نرمش در قبال ایران، چیست؟
بطور قاطع و با ادله بسیاز زیاد و قوی می توان اثبات کرد که طالبان دشمن ایران هستند. نسبت به ایران و شیعیان کینه ای عمیق دارند. قطعا در صورتی که از فشارهای بین المللی و نارضایتی داخلی خارج شوند، هوس درگیری با ایران را به هر نحوی عملی می کنند. طالبان باوجود نرمش های یکسال اخیر؛ محدودیت ها و ضدیت با ایران و عوامل ایرانی را در داخل افغانستان تشدید کرده اند.
طالبان دو گروه را در کابل و ولایات مهم، به شدت تحت تعقیب و تحقیق قرار می دهند. اول عوامل و نهادهای وابسته به ایران. دوم: عوامل وابسته به خوارج یا داعش.
از جمله مواردی که طالبان بدون اصطکاک با ایران، علیه ایران پیش می برند موارد ذیل است:
- تعقیب، بازداشت، حبس و شکنجه افرادی که با ایران ارتباط فکری و کاری دارند.
- از برگزاری مراسم یادبود امام خمینی، سردار سلیمانی و سالیاد انقلاب اسلامی توسط افراد و نهادهای افغانی جلوگیری و از تجمع و برگزاری روز جهانی قدس توسط شیعیان و حامیان قدس شریف پیشگیری می کنند.
- افرادی از شیعیان را برای تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی ایران در رسانه ها و اجتماعات استخدام و حمایت می کنند.
- برخلاف قراردادهای معدنی با چین و پاکستان، از واگذاری معادن ارزشمند به شرکت های ایرانی اجتناب می کنند.
- هرچند که بیشترین میزان مبادلات تجاری را با ایران دارند اما بطور متواتر و با هر بهانه ای، موادنفتی و محصولات تجاری ایران را مسترد می کنند.
- طالبان همکاری نزدیکی با جیش العدل داشته و رابطه ای حسنه با این گروه و جدایی طلبان بلوچ ایران دارند. آنها همچنین اهل سنت ایران مقیم در نوار مرزی را تحریک می کنند.
- طالبان از شیعیانی که در حال و گذشته، با ایران ارتباط داشته اند بعنوان جاسوس علیه ایران استفاده می کنند. این افراد در هرجامه ای هستند؛ اعم از عالمان دین، تمامی اعضای کمیسیون های شیعیان، ملاامامان مساجد، سیاسیون، فرهنگیان و دانشگاهیان و... بیشترین نرخ جاسوسی برای طالبان، در میان شیعیانی است که تحت کمیسیونهای نام نهاد شیعی، با طالبان ارتباط و همکاری دارند.
اینها به شمول خطر فارسی ستیزی و انزوای فرهنگ و زبان فارسی در افغانستان موجب شده که تجزیه فرهنگی-زبانیِ ایرانِ فرهنگی به سرعت در حال وقوع باشد.
همچنین شیعه ستیزی طالبان و غلبه عناصر تکفیری، منجر به تضعیف شیعیان میشود و تضعیف شیعیان افغانستان در کنار تضعیف زبان و فرهنگ فارسی، موجب تقویت تفکر تکفیری علیه ایران و نهایتا تضعیف ایران فرهنگی می شود.
دلباختگان طالبان در حلقات تصمیم ساز ایران باید متوجه این مهم باشند که اولاً ماه عسل، تمام شدنی است و ثانیاً این روزها، آرامش قبل از طوفان است. فعلا می توانند از این آرامش لذت ببرند اما امان از روزی که با حذف ملا هبت الله توسط امریکا یا عوامل امریکایی، با استقرار امریکا در بگرام و با برسمیت شناخته شدن طالبان توسط امریکا؛ این گروهِ متحجرِ مزدورمنشِ کرایه ای، صاحب تسلیحات دوربرد و مخرب امریکایی بشوند. در جرگه جنگجویان اجاره ای درآیند و با انبوهی از اعتقادات تکفیری و تسلیحات امریکایی، با هزاران انتحاری، ادعای بزرگی و زعامت کنند.
همین اکنون دهها عنصر طالبان در شهرهای بزرگ ایران، زندگی می کنند، معلومات جمع می کنند و در تردد هستند.
بقا و دوام طالبان، در پنجه انداختن با بزرگان، تعریف شده است. طالبان نمی توانند دارای نظام مردمی باشند و با مردم، بقا پیداکنند. هویت و ماهیت طالبان با جنگ، تعریف شده است. آنها هرگز نمی توانند با پاکستان در جنگ مداوم باشند و یا با چین و روس، ستیزه کنند. اما میدان سودآور و آسانتر جهت پنجه انداختن برای آنها، میدان ایران است.
تنش با ایران، برای طالبان ماهیت اعتقادی، و جنگ با ایران برای طالبان، ماهیت سودآورِ جهادی دارد. مقامات تصمیم ساز و تصمیگیر ایرانی باید فردای خود با طالبان را در سیما، حالت و وضعیت امروز شیعیان و فارسی زبانهای افغانستان ببیند. البته خواب زده را نمیتوان بیدار کرد.
حالا چرا این وضعیت، آرامش قبل از طوفان است؟
ادامه دارد....
حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور
سلام برادر گرامی
یادداشت قابل تامل و جالبی
باید گفت طالبان در ظاهر، از تنش با ایران پرهیز میکنند، اما در عمل با سیاستهای فرهنگی، مذهبی و امنیتی خود در حال تضعیف پایههای نفوذ ایران در افغانستاناند. این وضعیت، بخشی از راهبرد بیثباتی کنترلشده است که میتواند در آینده به رویارویی مستقیم تبدیل شود. در واقع، سکوت کنونی طالبان نه از دوستی، بلکه از انتظار برای فرصت است.
بسیار دقیق نوشتید مدنی بزرگوار. سیاست ایرانیان در قبال گروه تروریستی طالبان بسیار اشتباه راهبردی است این گروه تروریستی و تکفیری اصلاً دوست ایران نبوده و نیست ماهیت وجودی این گروه جاهل و بی خبر از ارزشهای ناب اسلامی، زن ستیزی، دانش ستیزی، شیعهستیزی و در نهایت دشمنی با اسلام اصیل محمدی است ایران دیر خواهد فهمید.
سالها آمریکا در افغانستان بود و پایگاههای نظامی در اونجا داشت و سالها هست که آب به ایران بسته شده و کوچکترین حرفی از این جماعت هزاره نمی شنیدی
حالا یکهو نگران ایران شدند
وضعیت ایران خوب نیست سیستان بلوچستان ایران هم توسط طالبان حمایت میشود این آخری نیروی انتظامی انجا زیاد ازبین میره طالبان تنها به داخل افغانستان اکتفا نمیکنه یکی از برنامه این گروه هست
واقعا همین طور هستش
اينا یک تعداد هزاره هستند که زمانی که آمریکا اونجا بود صفت به آمریکا چسبیده بودن و کوچکترین اهمیتی واسه اینها منافع و امنیت ایران نداشتند
هر روز میگن ایران در برابر طالبان اشتباه می کنه طالبان گروه وحشی تروریست هستند
خب ایران میخوای چیکار کنه؟
تک سوریه هم تروریست ها شدند حاکم چیکار کنیم الان؟