بر اساس گزارشها، شماری از مردان جانباخته در تصادف مرگبار بس مسافربری در ولایت هرات، سربازان و افسران حکومت پیشین افغانستان بودند. برخی از این افراد پس از رد مرز شدن از ایران، همراه با خانوادههایشان در این حادثه جان باختند.
در این رویداد، ۷۹ نفر از جمله ۱۷ کودک جان خود را از دست دادند. بررسی اسناد نشان میدهد که شماری از قربانیان این حادثه، سربازان وزارت دفاع افغانستان بودند که در زمینه کشف و خنثیسازی مواد انفجاری آموزش دیده بودند.
قولاردوی «الفاروق» طالبان در غرب کشور اعلام کرد که اجساد قربانیان را با دو هواپیما به کابل منتقل کرده است.
این حادثه مرگبار واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی را برانگیخته و مردم افغانستان را در سوگ و اندوهی عمیق فروبرده است.
با این حال، پرسشهای جدی درباره چگونگی وقوع این فاجعه همچنان مطرح است. برخی منابع گزارش دادهاند که برخلاف ادعاهای مقامات محلی طالبان در هرات، بس حامل مهاجران بازگشتی از ایران اساساً با هیچ وسیله نقلیه دیگری تصادف نکرده، بلکه بهطور ناگهانی منفجر شده است.
شماری از کارشناسان حملونقل و تصادفات جادهای نیز این ابهام را مطرح کردهاند که چرا یس حامل مهاجران و مسافران بلافاصله پس از حادثه دچار آتشسوزی شده و بسیاری از سرنشینان آن بر اثر سوختگی شدید جان باختهاند؛ بهگونهای که بر اساس گزارشها، بیش از نیمی از اجساد به علت سوختگی صد درصد، قابل شناسایی نیستند.
آنان میگویند که با مقایسه این حادثه با موارد مشابه در گذشته، آتشسوزی ناشی از این رویداد، غیرطبیعی و سؤالبرانگیز به نظر میرسد و همین امر به گمانهزنیها درباره علت واقعی این فاجعه دامن زده است.
البته بدیهی است که در مواردی که یک بس با یک تانکر نفت تصادف میکند آتش سوزی مهیبی رخ میدهد و اکثر قربانیان در نتیجه آتش سوزی جان میبازند؛ اما در حادثه هرات چنین چیزی رخ نداده است.
در این میان، انتشار گزارشهایی درباره هویت و سابقه نظامی شماری از سرنشینان بس حامل پناهجویان اخراجی از ایران، به ابهامات پیرامون این حادثه ابعاد تازهای بخشیده و پرسشهای بیشتری را درباره علت واقعی این رویداد مطرح کرده است.
نکتهای که بر نگرانیها و ابهامات میافزاید، این است که طالبان از آغاز روند اخراج مهاجران افغانستانی از ایران تاکنون، همواره در کمین نظامیان پیشین بودهاند و شماری از این افراد را در برخی ولایتهای افغانستان شناسایی، ردگیری، دستگیر، شکنجه و حتی ترور کردهاند.
ابعاد انتقامجوییهای طالبان از نظامیان پیشین اخراجشده از ایران بهحدی وسیع و گسترده بوده که حتی دفتر معاونت سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) نیز در گزارش اخیر خود برخی از این رویدادها را مستند و منتشر کرد؛ گزارشی که خشم شدید طالبان را برانگیخت و این گروه با صدور اخطارها و هشدارهای صریح علیه مأموریت یوناما در افغانستان، این نهاد معتبر بینالمللی را به انتشار گزارشهای مغرضانه، جانبدارانه و حتی جاسوسی برای کشورهای دیگر متهم کرد.
طالبان همچنین در واکنش به انتشار گزارشهای مشابه از سوی دیگر سازمانهای بینالمللی درباره انتقامجویی از نظامیان سابق و تعقیب، بازداشت، شکنجه و حتی مرگ صدها نفر از آنان، همواره ادعا کردهاند که این گزارشها نادرست و بیاساس است و طالبان به فرمان "عفو عمومی" رهبر خود پایبند هستند.
با این حال، مستندات منتشرشده از سوی سازمانهای مستقل، گروههای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی بهوضوح نشان میدهد که طالبان هیچ تعهدی نسبت به فرمان بهاصطلاح عفو عمومی ملا هبتالله آخوندزاده ندارند و همچنان به تعقیب، بازداشت و کشتار هدفمند نظامیان پیشین و کارمندان دولتی در سراسر افغانستان ادامه میدهند.
با توجه به این واقعیتها و نیز با در نظر گرفتن گزارشهایی درباره سوابق نظامی بخشی از مردان کشتهشده در حادثه فاجعهبار هرات، این پرسش مطرح میشود که آیا پای طالبان در میان است؟
شاید پاسخ این سؤال هرگز مشخص نشود، زیرا هیچ هیئت حقیقتیابی مستقلی قادر به بررسی ابعاد گوناگون و پاسخ به ابهامات فراوان درباره این حادثه نیست؛ اما یک نکته روشن است: طالبان از همان نخستین لحظات وقوع فاجعه، با راهاندازی موجی از تبلیغات و اقدامات نمایشی تلاش کردهاند تا با قربانیان این رویداد ابراز همدردی کنند، انگشت اتهام را به سمت شرکتهای ترانسپورتی نشانه بگیرند و به این ترتیب از زیر بار مسئولیت و اتهامات احتمالی علیه عوامل داخلی این گروه شانه خالی کنند.
نرگس اعتماد – جمهور