۰

بحران افغانستان؛ آيا جهان بار دیگر اشتباه می‌کند؟

سه شنبه ۱ قوس ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۰
اینکه قدرت هایی مانند امریکا، انگلیس، اتحادیه اروپا و دیگران، آشکارا اعلام می کنند که از مقاومت مسلحانه در افغانستان، حمایت نخواهند کرد، لزوما به معنای فراموشی افغانستان از سوی این طرف ها نیست؛ بلکه این بخشی از پروژه پیچیده ای است که توسط امریکا طراحی شده و در حال اجرا می باشد.
بحران افغانستان؛ آيا جهان بار دیگر اشتباه می‌کند؟
علی میثم نظری؛ مسئول روابط خارجی «جبهه مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود که به مبارزه مسلحانه با حکومت طالبان رو آورده‌ می‌گوید که جهان، افغانستان را «مانند دهه ۱۹۹۰ میلادی فراموش کرده است».
 
در این دهه افغانستان درگیر جنگ داخلی شد و سپس طالبان برای اولین بار قدرت را به دست گرفتند.
 
او می‌گوید جامعه جهانی به این جبهه برای مبارزه در برابر طالبان نیز کمکی نمی‌کند.
 
آقای نظری در مصاحبه با بی‌بی‌سی گفت: «افغانستان بار دیگر فراموش شده است. طالبان نقاط ضعف خود را نشان داده اند، در شرف از هم پاشیدن هستند، میان شان درگیری و جنگ درونی جریان دارد. خلائی به وجود آمده است.»
 
آقای نظری تاکید کرد که «اگر جامعه بین المللی این موضوعات را در نظر نگیرد، گروه ‌های دیگر تروریستی، این کشور را در کنترل خود درخواهند آورد.»
 
قبلا طرف هایی مانند انگلیس، امریکا و اتحادیه اروپا گفته بودند که قرار نیست از مقاومت مسلحانه در افغانستان حمایت کنند.
 
درباره طالبان، حق با آقای نظری است. این گروه یکبار دیگر نشان داد که قادر به حاکمیت بر افغانستان نیست، هیچ تغییری نسبت به نسخه مخوف دهه ۹۰ خود نکرده، تعهدی به حقوق شهروندی مردم افغانستان به ویژه زنان و دختران ندارد، وابستگی اش به گروه های تروریستی همچنان مستحکم و پایدار و خدشه ناپذیر است و هیچ نشانه ای وجود ندارد که تایید کند طالبان امروز با طالبان دیروز، تفاوت دارد.
 
از نظر سیاسی و ایدئولوژيک نیز طالبان یک جریان قومی، انحصارطلب، اقتدارگرا و معتقد به ایدئولوژی جهانی جهادگران خشونت مدار باقی مانده اند.
 
اگر هنوز هم خوش بینی ها یا تردیدهایی درباره احتمال تغییر طالبان وجود دارد، تنها به دلیل رفتارهای کنترل شده آنان به منظور کسب شناسایی بین المللی و تحکیم قدرت خود در داخل کشور است. به محض اینکه طالبان، شناسایی را به دست آورند و به عنوان یک دولت «مشروع» بر سرنوشت مردم، مسلط شوند و نمایندگی های جهانی افغانستان را تصاحب کنند، به سرعت به نسخه اصلی خود بازمی گردند.
 
نقطه نظرات مسئول سیاست خارجی «جبهه مقاومت ملی» درباره اختلاف های درونی، جنگ شدید قدرت، تقابل قبایل پشتون و تعارض منافع جناح های گوناگون طالبان که هرکدام وابسته به یک کشور خارجی هستند و از آنها خط و نشان دریافت می کنند نیز واقعیت دارد؛ بنابراین، اگر طالبان بر تمام چالش های شان در حوزه های امنیت، قومیت، حکومت داری، مسایل مربوط به سیاست خارجی و مهار مخالفان شان غلبه پیدا کنند، آنگاه جنگ پنهان قدرت از زیر به سطح خواهد آمد و رقابت های خونین برای فتح کانون مرکزی قدرت به طور آشکاری بروز خواهد کرد.
 
افزون بر این، پیوند طالبان با گروه های تروریستی فراملیتی نیز خطری آنی و بالفعل است که هم امنیت افغانستان را مختل ساخته و هم کشور ما را بار دیگر به بستر امن و آرام رشد و توسعه تروریزم به منطقه و جهان تبدیل کرده است.
 
با این حال، برداشت آقای نظری درباره اینکه جهان، افغانستان را در دهه ۹۰ میلادی تنها گذاشت و فراموش کرد و اکنون نیز در حال ارتکاب همان اشتباه است، درست نیست؛ زیرا به نظر نمی رسد که افغانستان هرگز از سوی جهان، فراموش شده باشد.
 
به بیان روشن تر، آن فراموشی نیز بخشی از یک پروژه بلندمدت برای تسلط قدرت های استعماری بر افغانستان از طریق به قدرت رساندن طالبان بود؛ چه اگر آن اتفاق رخ نمی داد و مجاهدین بر ایجاد یک دولت ملی، توافق می کردند، زمینه ظهور طالبان فراهم نمی شد و در نتیجه، اتفاقات بعدی از جمله لشکرکشی امریکا و... رقم نمی خورد.
 
در حال حاضر نیز اینکه قدرت هایی مانند امریکا، انگلیس، اتحادیه اروپا و دیگران، آشکارا اعلام می کنند که از مقاومت مسلحانه در افغانستان، حمایت نخواهند کرد، لزوما به معنای فراموشی افغانستان از سوی این طرف ها نیست؛ بلکه این بخشی از پروژه پیچیده ای است که توسط امریکا طراحی شده و در حال اجرا می باشد.
 
بنابراین، مقاومت مسلحانه در هیچ جای این پروژه جایی ندارد؛ زیرا منطقی نیست که امریکا و شرکای غربی اش طالبان را به قدرت بازگرانده باشند؛ اما در عین حال، از یک مقاومت مسلحانه برای براندازی دولت آنها نیز حمایت کنند.
 
با اینهمه، همانگونه که اشاره شد، بازگشت طالبان به قدرت، خطر توسعه تروریزم از افغانستان به منطقه و جهان را چندین برابر افزایش داده است، و بعید است قدرت های غربی از جمله امریکا و انگلیس و اروپایی ها بدون آگاهی از این مهم، طالبان را به قدرت رسانده باشند؛ بلکه امکان دارد تبدیل افغانستان به کانون بی ثباتی و بحران و بستر امن تروریزم بین المللی، برنامه بعدی این قدرت ها برای کنترل دشمنان سنتی خود در منطقه و جهان باشد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین