۱

کشتار هزاره‌ها و نگرانی امریکا

شنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۴
هزاره ها و شیعیان حتی در زمان اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی و ناتو هم به طور فجیع هدف حملات خونبار تروریستی و عملیات استخباراتی قرار می گرفتند و گروه گروه کشته می شدند؛ اما موضع امریکا و کمیسیون حقوق بشر مورد حمایت آن از آن زمان تاکنون صرفا ابراز نگرانی یا در نهایت، محکومیت بوده است.
کشتار هزاره‌ها و نگرانی امریکا
توماس وست؛ نماینده ویژه امریکا برای افغانستان از گفتگو با شهرزاد اکبر؛ رییس کمیسیون منحل شده حقوق بشر افغانستان خبر داده و گفته است که در هفته‌ های اخیر با شهرزاد اکبر؛ رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر افغانستان در مورد هدف قرار دادن هزاره‌ ها صحبت کرده است.
 
توماس وست؛ نماینده ویژه امریکا برای افغانستان روز پنج‌شنبه (۱۵ ثور)  با نشر توییتی گفته است که در مورد هدف قرار دادن «فجیع و سازمان یافته جامعه هزاره توسط تروریست‌ ها در هفته ‌های اخی» با شهرزاد اکبر؛ رئیس پیشین کمیسیون حقوق بشر افغانستان صحبت کرده است.
 
وی گفته که در این گفتگو در مورد «اقدامات برای توانمندسازی» جامعه هزاره بحث شد.
 
این در حالی است که حمله‌ های اخیر بر مراکز آموزشی غرب کابل و نمازگزاران و مسافران شیعه در مزار شریف جان ده ‌ها تن را گرفته و صدها نفر دیگر نیز زخمی شده اند.
 
موضع گیری دیرهنگام امریکا در قبال کشتارهای سیستماتیک و سازمان یافته هزاره ها که مصداق بارز ژنوساید محسوب می شود، نشان می دهد که وضعیت این طیف قومی و مذهبی هرگز برای واشنگتن اهمیت و اولویت ندارد؛ زیرا این معضل نه تازه به وجود آمده و نه تاکنون با ابراز نگرانی ساده یا گفتگوهای تشریفاتی با مهره های سوخته حل شده است.
 
هزاره ها و شیعیان حتی در زمان اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی و ناتو هم به طور فجیع هدف حملات خونبار تروریستی و عملیات استخباراتی قرار می گرفتند و گروه گروه کشته می شدند؛ اما موضع امریکا و کمیسیون حقوق بشر مورد حمایت آن از آن زمان تاکنون صرفا ابراز نگرانی یا در نهایت، محکومیت بوده است.
 
این در حالی است که در زمان اشغال افغانستان توسط امریکا نیروهای اشغالگر از قدرت کافی برای مهار این کشتارها برخوردار بودند، عوامل اصلی آن را می شناختند و از اهداف واقعی این کشتارها به خوبی و به طور مستقیم و بی واسطه آگاه بودند.
 
افزون بر این، آنها می توانستند دستگاه های امنیتی و استخباراتی دولت دست نشانده را وادار به مهار این کشتارها کنند و دست های پیدا و پنهان دخیل در این جنایت ها را شناسایی و قطع کنند؛ اما هرگز از این توانمندی های شان استفاده نکردند و چه بسا در پشت پرده با حمایت از این خونریزی های جنایتکارانه به دلیل منافع راهبردی شان در همکاری با فاشیست ها و تروریست ها در این جنایات ضد انسانی شریک و سهیم بودند.
 
بنابراین، وقتی هزاره ها هنوز هم به طور مستقیم آماج کشتارهای سیستماتیک قرار می گیرند و صرفا به دلیل تعلق قومی یا باورهای مذهبی شان هدف قرار می گیرند و امریکا همچنان ابراز نگرانی می کند، این یعنی چیزی تغییر نکرده و نقش امریکا هم در این جنایات، مانند گذشته، ثابت باقی مانده است.
 
با این وجود، یک نکته به ظاهر متفاوت نیز در گفتگوی اخیر توماس وست با شهرزاد اکبر به چشم می خورد که می تواند جلب توجه کند و آن تاکید بر انجام «اقدامات برای توانمندسازی» هزاره ها در مقابله با این حملات و کشتارها است؛ نکته ای مبهم، بحث برانگیز و عمیقا تفسیرپذیر.
 
آیا هدف امریکا این است که هزاره ها را برای مقابله تروریست ها و مقاومت در برابر نسل کشی هدفمند گروه های تروریستی، مسلح می سازد؟ اگر پاسخ مثبت است چرا این اقدام در زمان حضور نیروهای اشغالگر صورت نگرفت؟ چرا طرح امنیتی غرب کابل روی میز رییس جمهور دست نشانده واشنگتن در کابل خاک خورد و هرگز عملیاتی نشد؟ چرا هزاران تروریست زندانی در زندان های دولتی هیچگاه محاکمه و مجازات نشدند؟ چرا بالون های امنیتی، سازمان های جاسوسی و نیروهای نظارتی و استخباراتی امریکا و ناتو هیچ اقدامی برای شناسایی عوامل اصلی این کشتارها صورت ندادند؟
 
بر این اساس، آیا نباید نتیجه گرفت که امریکا به بهانه لزوم اقدام برای توانمندسازی هزاره ها در برابر این حملات و کشتارها، سعی در تشدید تنش های قومی و دامن زدن به یک جنگ خونین مذهبی در جامعه به شدت موزاییکی و چند قطبی افغانستان دارد و به این بهانه در صدد تقابل دولت طالبان با جامعه شیعه و هزاره و نیز تحریک گروه های تروریستی برای انجام حملات و کشتارهای بیشتر به بهانه «حمایت» امریکا از هزاره ها و شیعیان است؟
 
بر بنیاد این ارزیابی ها، امریکا اگر به راستی «نگران» وضعیت امنیتی هزاره ها و شیعیان افغانستان در برابر موج حملات تروریستی است، بهتر است به جای ابراز «نگرانی»، گفتگوهای بی ثمر با مهره های سوخته و استفاده از تعابیر مبهم، دوپهلو و فاقد تضمین اجرایی و عملیاتی مانند «توانمندسازی» هزاره ها، به حمایت های پیدا و پنهان خود از تروریزم تکفیری پایان دهد، به شعله ور شدن آتش جنگ مذهبی در افغانستان، کمک نکند و دست از دخالت های ویرانگر و خصمانه اش در امور داخلی افغانستان و دیگر کشورهای جهان بردارد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین