عذاب دردناک غنی در جهنمی که خودش برافروخت

18 سنبله 1400 ساعت 16:25

برای اشرف غنی اما امارات متحده عربی یک بهشت امن و آسوده نیست؛ بلکه جهنمی سوزان است که هر روز او را در خود فرومی برد و جان و جهانش را به آتش می‌کشد.


اشرف غنی؛ رییس‌ جمهوری فراری در بیانیه تازه‌ای از کارنامه مالی خود دفاع کرده و همچنین از مردم افغانستان معذرت خواسته است.
 
او در این بیانیه توییتری ادعاهای سرقت ده‌ها میلیون دالر از دارایی های ملی را رد کرده و آن را "بی‌بنیاد" خوانده است.
 
گزارش شده که غنی هنگام فرار از افغانستان ۱۶۰ میلیون دالر پول نقد را هم با خود برده است.
 
او اما گفته حاضر است در هر تحقیقی که از سوی یک نهاد مستقل بین‌المللی یا سازمان ملل در این زمینه انجام شود، سهم بگیرد.
 
او  که ترک کابل "یکی از دشوارترین تصامیم زندگی‌" او بوده است و اما "تنها راه برای خاموش نگهداشتن تفنگ‌ها و حفاظت از شش میلیون جمعیت" آن بود.
 
رییس ‌جمهوری فراری به مردم و سربازان "به خاطر متحمل شدن قربانی‌ و فداکاری در ۴۰ سال گذشته" ادای احترام کرده و گفته "از مردم افغانستان به خاطر اینکه نتوانستم متفاوت‌تر عمل کنم، معذرت می‌خواهم".
 
بیانیه تازه اشرف غنی؛ رییس جمهوری فراری درباره اتهامات سنگینی که علیه او مطرح است هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد؛ این چیزی است که حتی خود او نیز به خوبی می داند؛ اما آتشی که خود برافروخته و جهنمی که در آن می سوزد او را وادار می کند که هر از چند گاه بدون آنکه نیرویی خارجی او را مجبور به پاسخگویی کند به اتهامات و جرایم سنگینی که مرتکب شده جواب دهد تا بلکه بتواند اندکی از عذابی که گرفتارش شده بکاهد.
 
او می‌داند که از دارایی‌های ملی سرقت کرده، به مردم اش خیانت ورزیده، نیروهای مسلح را دست بسته تسلیم طالبان نموده و کشور را به بحران و ناامنی و فاجعه فروبرده ست. او در عین حال از قضاوت آحاد مردم افغانستان درباره خودش به عنوان یک خاین نابخشودنی ملی آگاه است، خشم و انزجاری که هر روز از سوی مردم افغانستان علیه او ابراز می شود را می بیند. از عمق نفرت و کینه ای که مردم افغانستان از او دارند با تمام وجود باخبر است و به همین دلیل هر روز بر عذابش افزوده می‌شود و در آتش خشم و نفرت و انزجاری که از سوی مردم بروز داده می شود، می سوزد.
 
به همین جهت بدون آنکه محاکمه و دادگاه و قاضی‌ای در کار باشد او هر روز خود را به محاکمه می کشاند، محکوم و مجازات می‌کند و در نهایت با صدور بیانیه های مضحک تلاش می‌کند که خود را از پیامدهای خیانتکاری و جنایت های هولناک نابخشودنی اش وارهاند تا اندکی از عذاب هایش کاسته شود.
 
نکته هولناک تر این است که هر جنایتی که از این پس در افغانستان به وقوع بپیوندد و هر درد و رنج و محنت و مصیبتی که بر مردم کشور تحمیل شود، مسئولیت آن مستقیماً به اشرف غنی به مثابه خاین بزرگ و عامل اصلی این وضعیت برخواهد گشت. بر همین اساس او حتی در شرایط عادی، وقتی اخبار روزانه افغانستان را نیز نگاه کند،  عذاب خواهد کشید و شکنجه خواهد شد و در جهنمی که خود برافروخته خواهد سوخت.
 
او از این پس حتی نمی‌تواند از دالرهایی که از خزانه ملی دزدیده به خوبی و در رفاه و آسایش استفاده کند و لذت ببرد؛ زیرا فقر و فلاکت و بیکاری و مصیبتی که امروز مردم افغانستان در پی خیانت یک رئیس جمهور مزدور و ترسو و فراری متحمل می شوند اجازه لذت بردن از دارایی‌های آنها را به اشرف غنی نمی دهد.
 
ابراز آمادگی او برای تحقیق درباره اتهامات سنگین سرقت پول‌های ملی نیز پیش از آنکه ناشی از بی گناهی و تمنا و تعهد وی برای اجرای عدالت باشد برآمده از عذاب دردناکی است که هر روز او را شکنجه می دهد.
 
او حقوق همه کسانی را دزدیده است که در حکومت ظالمانه وی، بیوه و تیم شدند و تمام هستی خویش را از دست دادند. او بودجه ملی یک کشور گرسنه را ربود که ۱۸ میلیون نفر آن برای ادامه حیات خویش وابسته به کمک‌های انسان‌دوستانه قدرت های خارجی و سازمان های بین المللی هستند.
 
او می داند که امارات متحده عربی نیز آنقدر سخاوتمند نیست که یک شاه شکست خورده یک لاقبا را که به گفته خودش تنها با لباس و لنگی و کفش از کشورش گریخته، «به دلایل انسان دوستانه» پناه دهد. امارات او را تنها به خاطر دالرهایش در خود جای داده است؛ زیرا حیات و بقای آن کشور به سرمایه‌گذاری خارجی ها وابسته است و از این طریق به قطب اقتصادی خاورمیانه تبدیل شده است.
 
برای اشرف غنی اما امارات متحده عربی یک بهشت امن و آسوده نیست؛ بلکه جهنمی سوزان است که هر روز او را در خود فرومی برد و جان و جهانش را به آتش می‌کشد.
 
اشرف غنی در عین حال وقتی به گذشته نگاه می کند و به یاد می آورد که چگونه خود را به عنوان امان الله دوم در نگاه مردم افغانستان، پیام‌آور صلح و اصلاحات و رفاه و بنیان گذاری افغانستان و باثبات و مرفه و مدرن جلوه می داد؛ ولی در نهایت یک میراث شرم آور و شوم را از خود بر جای گذاشت بیشتر از پیش عذاب می کشد و می سوزد.
 
در نخستین روزهای فرار بزدلانه اش از کابل شاید او تصور می کرد که از مهلکه نجات یافته و با واگذاری پایتخت به جنگجویان هم قبیله خویش، موفقیت بزرگی کسب کرده؛ اما آن روزهای سرخوشی و سرمستی به سرعت به سر آمد و اکنون او مانده است و میراث نامیمونی رهبری شکست‌خورده و فراری که به دلیل حقارت و ترس حتی نمی‌تواند مخفیگاهش را به مردم خویش نشان دهد و یا در ملأ عام در برابر هزاران پرسش بی پاسخ و اتهامات سنگین شهروندان کشورش بایستد و مردانه پاسخ دهد.
 
به این ترتیب، حتی اگر هیچ محاکمه ای در انتظارش نباشد و هیچگاه عدالت درباره او به اجرا درنیاید، آتش بی رحمی که خودش برافروخته و جهنم سوزان و هولناکی که همه روزه او را می بلعد کافی است تا سال های اندک باقی‌مانده عمرش را در ذلت و حقارت سپری کند و در نهایت چون روباهی بی پناه و پیر و حقیر در صحراهای سوزان کشورهای عربی در گمنامی و گمراهی بمیرد.
 
نرگس اعتماد - جمهور


کد مطلب: 142380

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/142380/

جمهور
  https://www.jomhornews.com