۰

افغانستان در نشست استانبول؛ تعدد طرح‌ها نشانه چیست؟

دوشنبه ۱۶ حمل ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۰
نکته اصلی رسیدن به یک اجماع فراگیر سیاسی، فراقومی و ملی برای ارائه نقشه راه کابل در نشست استانبول است؛ چیزی که با توجه به تعدد نگران کننده طرح ها و نیز زمان اندک باقیمانده تا برگزاری نشست، تحقق آن بسیار دشوار می نماید.
افغانستان در نشست استانبول؛ تعدد طرح‌ها نشانه چیست؟
شورای عالی مصالحه اعلام کرده که تاکنون 30 طرح در مورد صلح به این شورا سپرده شده و قرار است این طرح‌ها برای ارائه در نشست صلح استانبول توحید شود.
 
به گفته این شورا 25 حزب سیاسی و اعضای کمیته‌ رهبری شورای عالی مصالحه‌، طرح و دیدگاه شان را برای صلح فرستاده‌اند که شامل 30 طرح می‌شود.
 
این شورا گفته که کمیته‌ تهیه و توحید مسوده‌ طرح صلح، روی جمع‌آوری و توحید نظریات و دیدگاه‌های احزاب سیاسی، اعضای کمیته‌ رهبری شورای عالی مصالحه‌ ملی و شهروندان کشور کار کرده است.
 
شورای عالی مصالحه گفته که قرار است دولت افغانستان با طرح واحد به نشست بعدی صلح در ترکیه اشتراک کند.
 
به گفته این شورا، آتش‌بس و ختم کامل و دایمی جنگ، ارزش‌های حقوق بشری و حقوق اساسی شهروندان، مشارکت عادلانه‌ در قدرت و ساختار نظام سیاسی از موارد درشت این طرح خواهد بود.
 
توحید طرح های ارائه شده اما با توجه به حجم سنگین این طرح ها و زمان اندک باقیمانده، کار ساده ای نیست. از سوی دیگر، این فراخوان ارائه طرح، یک رویکرد ناشیانه برای تصمیم گیری درباره آینده سیاسی کشور است؛ زیرا در فضای سیاسی عمیقا قومیت زده افغانستان، حب و بغض هایی که نسبت به دولت حاکم وجود دارد، احتمال وابستگی برخی جریان ها و جناح ها و شخصیت ها به قدرت های خارجی، تمایل باطنی یا تبانی پنهانی شماری از آنها با طالبان، خطر اعمال نفوذ سفارتخانه های خارجی، گروه های فشار و... بر این جریان ها و مسایل دیگر، عملا رسیدن به یک طرح واحد که مورد اجماع و حمایت همه طرف های شرکت کننده در نشست استانبول باشد را دشوار و چه بسا غیر ممکن می نماید.
 
از جانب دیگر، صلح یک مساله ملی است، آینده نظام موضوع مبتلابه همه آحاد مردم افغانستان است، جنگ از همه قربانی گرفته و پایان آن آٰرزویی فراگیر و همگانی است و تضمین آینده ای امن و عادلانه و باثبات و عاری از خطر غلبه فاشیزم و تروریزم و ایزم های سمی و زیانبار دیگر، دغدغه مشروع همه کسانی است که به افغانستان، ثبات، آرامش، وحدت ملی و یکپارچگی سرزمینی آن اهمیت و اولویت می دهند؛ اما جریان ها و شخصیت های نه چندان خوشنامی که موجب مصایب و فجایعی شده اند که تا امروز ادامه دارد، اهلیت و صلاحیت لازم برای تصمیم گیری به نیابت از همه مردم افغانستان را ندارند و نمی توانند از آحاد جامعه نمایندگی کنند.
 
بهتر بود شورای عالی مصالحه در رایزنی با ریاست جمهوری، شورای ملی و سایر نهادهای رسمی، در ابتدا بر خطوط سرخ صلح با طالبان و در قدم دوم، خواسته ها و اولویت های اساسی طرف افغانستان در نشست استانبول به اجماع می رسید و بر بنیاد همین اجماع، کمیته تهیه و توحید این شورا، جزئیات یک برنامه عمل راهبردی، شفاف و دارای پشتوانه های قوی ملی و مورد تایید و حمایت همه جانبه اکثریت مردم افغانستان را برای ارائه در نشست استانبول، تدوین می کرد و برای به کرسی نشاندن آن در نشست یادشده، میان همه چهره ها و جریان هایی که از طرف افغانستان در آن شرکت خواهند کرد، وحدت نظر وجود می داشت.
 
در این صورت، افغانستان مجبور نبود با حضوری ضعیف و چندپارچه در نشست استانبول، در نهایت مجبور شود بر بنیاد قواعدی وارد بازی شود که امریکا، روسیه، پاکستان، اعراب یا طالبان نوشته اند.
 
بر این اساس، نکته اصلی رسیدن به یک اجماع فراگیر سیاسی، فراقومی و ملی برای ارائه نقشه راه کابل در نشست استانبول است؛ چیزی که با توجه به تعدد نگران کننده طرح ها و نیز زمان اندک باقیمانده تا برگزاری نشست، تحقق آن بسیار دشوار می نماید.
 
در این زمینه، هم ارگ ریاست جمهوری و شخص اشرف غنی و هم عبدالله و شورای مصالحه اش، مقصر و مسئول اند. آنها زمان و انرژی فراوانی را صرف اختلافات بیهوده و جنگ بر سر قدرتی کردند که بقا و دوام آن در معرض تهدید بود. اکنون زمان کافی برای جبران وجود ندارد.
 
ارگ آغاز به کار شورای مصالحه را ماه ها بی هیچ توجیهی عقب انداخت و شورای مصالحه نیز با انفعالی که از عبدالله عبدالله سراغ داریم، مشغول سرگرمی های حاشیه ای اداری، دیوان سالاری، تراکم تشکیلاتی غیر ضروری و مسایل دیگر گردید.
 
به این ترتیب،  فرصت مورد نیاز برای تهیه و تدوین یک برنامه عمل استراتژيک برای ارائه در مقابل برنامه ها و طرح های آمرانه و تحمیلی دیگران از دست رفت و در کنار آن، با سیاست های نابخردانه، اقتدارگرایانه، قبیله سالارانه و شبه استبدادی تیم غنی در موضوعات دیگر، به کمک ناامنی های رو به گسترش، فساد، سوء مدیریت و... آمد و اختلاف و شکاف و فاصله میان حاکمیت و مردم بیش از پیش، تعمیق و تشدید شد تا بخشی از مردم به جای حمایت از بقای نظام و پایداری جمهوریت، برکناری غنی را به هر قیمتی آرزو کنند و این همان چیزی است که به طالبان و امریکا و دیگر طرف های حامی دولت انتقالی و براندازی نظام مستقر در نشست استانبول کمک می کند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین