۰

ایران و چین؛ توافق از موضع قدرت

شنبه ۷ حمل ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۶
ایران و چین به عنوان دو قدرت آسیایی که نقش مهمی در معادلات استراتژيک منطقه و جهان دارند، با امضای این سند، تولد یک قطب جدید قدرت در شرق را کلید زده اند که می تواند مناسبات قدرت در عرصه بین المللی را جا به جا کند، پیامدهای شگرف اقتصادی داشته باشد و موجب تحولات بنیادین در مدیریت مسایل جهانی شود.
ایران و چین؛ توافق از موضع قدرت
سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین امضا شد. این سند در جریان دیدار وانگ یی؛ وزیر خارجه چین و محمد جواد ظریف؛ همتای ایرانی‌اش در تهران به امضا رسید.
 
علی لاریجانی؛ مشاور آیت‌الله خامنه‌ای و رئیس پیشین مجلس ایران نقش اصلی را در مذاکرات مربوط به این سند ایفا کرده است.
 
در دیدار وزیر خارجه چین با آقای لاریجانی دوطرف "بر بسط همه جانبه روابط مبتنی بر مشارکت جامع راهبردی تاکید کردند".
 
وزارت خارجه ایران سند همکاری دو کشور را "افتخارآمیز و به نفع روابط راهبردی دو کشور" توصیف کرد.
 
پیشتر علی آقامحمدی؛ رئیس گروه اقتصادی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای گفته بود این همکاری ۲۵ ساله "در همه حوزه‌های برنامه‌ریزی اقتصادی از جمله نفت و گاز، صنایع الکترونیک، حوزه‌های دانش‌بنیان و غیره است."
 
نشریه پترولیوم اکونومیست پارسال نوشت قرار است چین ۲۸۰ میلیارد دالر در صنایع نفت و گاز و ۱۲۰ میلیارد دالر در صنعت حمل و نقل ایران سرمایه‌گذاری کند.
 
هنوز جزئیات زیادی درباره محتوای این سند منتشر نشده است. گفته می شود محتوای این سند راهبردی حتی در اختیار نمایندگان مجلس ایران هم قرار نگرفته است و این امر، انتقادهای زیادی را برانگیخته است. شماری از منتقدان با ابراز نگرانی گفته اند که این سند، به طور یکجانبه به نفع چین است و زمینه های حضور و هژمونی پکن بر اقتصاد ایران را برای ۲۵ سال آینده، تأمین و تضمین می کند.
 
با این حال، همانگونه که اشاره شد این انتقادها ناشی از بی خبری و ابهامی است که درباره ابعاد این سند وجود دارد؛ زیرا دوطرف نخواسته اند پیش از امضای آن به گونه شفاف درباره مفاد آن به رسانه ها اطلاع رسانی کنند. بنابراین بخشی از انتقادها و نگرانی های ابرازشده، ناشی از فقدان اطلاعات دقیق و مبتنی بر حدس و ظن است.
 
نکته مهمی که درباره این سند وجود دارد این است که برخلاف برجام که توافقی میان ایران و قدرت های جهانی درباره برنامه هسته ای ایران بود و مدیریت و رهبری آن را وزارت امور خارجه ایران بر عهده داشت، درباره سند همکاری ایران و چین، علی لاریجانی به نیابت از نهاد رهبری ایران، رایزنی ها و مذاکرات فشرده و طولانی با طرف چینی را به پیش برده و امضای آن توسط وزیر امور خارجه ایران با همتای چینی او انجام شده است.
 
آِیت‌الله خامنه‌ای؛ رهبر ایران در سفر پنج سال پیش شی جین پینگ؛ رییس جمهور چین به تهران گفت توافق دو کشور "برای روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملا درست و حکمت‌آمیز است"؛ در حالی که او همواره نسبت به مذاکره و توافق با غرب، بدبین بوده و با وجود آنکه برجام در نهایت با تایید رهبر ایران امضا شد، او هرگز مسئولیت پیامدهای آن را نپذیرفت و همواره منتقد جدی آن باقی ماند.
 
بسیاری از صاحب نظران، این سند را جایگزینی برای برجام می دانند و می گویند که با توجه به تجربه ناگواری که توافق تهران با قدرت های غربی درباره برنامه اتمی آن کشور در قبال داشت و بحران های سنگین اقتصادی ناشی از بازگشت های تحریم های امریکا و بی عملی اروپا در مهار این تحریم ها، نهاد رهبری ایران با توافق استراتژيک با چین، به نوعی این پیام را به هواداران احیای رابطه با امریکا در داخل ایران مخابره کرد که راه پیموده شده در این زمینه به بن بست رسید و شکست برجام، نمونه بارز آن بود.
 
در  حوزه سیاست خارجی نیز ایران از طریق توافق استراتژيک با چین، سعی کرد سیاست رویکرد به شرق خود را که پس از امضای برجام کمرنگ شده بود، دوباره احیا کند و از آن سو به امریکا و اروپایی ها پیام بدهد که اگر آنها به تعهدات خود عمل نمی کنند و حاضر نیستند قدرت تهران را در منطقه به رسمیت بشناسند، ایران آماده همکاری های راهبردی با چین و دیگر قدرت های شرقی است.
 
این سند همانگونه که بیان شده، یک توافق «جامع» است و تنها محدود به منافع و سرمایه گذاری های اقتصادی نمی شود؛ بلکه عرصه های دیگر را نیز شامل خواهد شد. بنابراین می توان گفت که تهران و پکن در شعاع این توافق، فصلی تازه از روابط، همکاری ها، همگرایی ها و داد و ستدهای دوجانبه را کلید زده اند. این امر به ویژه برای تهران از اهمیت حیاتی برخوردار است؛ کشوری که در طول سال های گذشته به دلیل فشارهای شدید غرب و همراهی ضمنی قدرت هایی مانند روسیه، آسیب های سختی را تحمل کرده، در عرصه بین المللی نیاز به یک حامی استراتژيک دارد که هم از نظر نظامی و سیاسی، از این قدرت و قابلیت برخوردار باشد که در برابر فشارهای خارجی، از ایران حمایت کند و هم شریک و پشتیبان اقتصادی اش در شرایط سخت باشد. چین به عنوان عضو دایم شورای امنیت، دومین قدرت اقتصادی جهان و به احتمال قوی، برترین اقتصاد جهان در چند ده سال آینده، گزینه ای مناسب برای این هدف محسوب می شود.
 
با این حال، نمی توان انتظار داشت که چین با امضای این سند راهبردی، تهران را بر دیگر شرکای اقتصادی خود در آسیا و خاور میانه، ترجیح بدهد. وانگ یی؛ وزیر امور خارجه چین نیز پیش از سفر به تهران برای امضای این سند همکاری های راهبردی به چند کشور دیگر آسیایی از جمله عربستان سعودی سفر کرد؛ سفری معنادار و احتمالا به این هدف که به این کشورها اطمینان دهد که توافق با تهران به معنای پشت کردن به رقبای تهران در منطقه نیست و این طبیعت سیاست های اقتصادی و راهبردهای سیاسی دوگانه چین در کشورهای مختلف جهان است.
 
صرف نظر از همه اینها توافق به دست آمده از موضع قدرت صورت گرفته و ایران و چین به عنوان دو قدرت آسیایی که نقش مهمی در معادلات استراتژيک منطقه و جهان دارند، با امضای این سند، تولد یک قطب جدید قدرت در شرق را کلید زده اند که می تواند مناسبات قدرت در عرصه بین المللی را جا به جا کند، پیامدهای شگرف اقتصادی داشته باشد و موجب تحولات بنیادین در مدیریت مسایل جهانی شود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین