اعراب؛ عصیان علیه فساد یا حکومت‌های فاسد؟

16 عقرب 1398 ساعت 22:17

اعتراض علیه فساد یک بهانه است؛ همان گونه که در موج اول بهار عربی، آتش زدن یک دستفروش تونسی، بهانه ای شد برای شورش و انقلاب علیه دیکتاتورهای فسیل‌شده چندده ساله. اعراب از حاکمیت های فاسد، خشمگین اند...


شامگاه سه شنبه صدها نفر با تجمع در برابر پارلمان کویت آنچه را که تعلل دولت در مقابله با فساد می خواندند مورد انتقاد قرار دادند و خواستار اقدام جدی در این زمینه شدند.
 
آنان از رئیس مجلس خواستند تا از سمت خود کناره‌گیری کند. پیشتر، چند تن از نمایندگان مجلس کویت رئیس مجلس را به فساد متهم کرده بودند.
 
این تجمع به دعوت یکی از نمایندگان سابق پارلمان کویت برگزار شد که از طریق رسانه‌های اجتماعی، از مردم دعوت کرده بود برای وارد کردن فشار بر حکومت جهت اقدام جدی علیه فساد دست به تظاهرات بزنند.
 
تظاهرکنندگان گفته‌اند که حرکت اعتراضی آنان وابسته و تحت رهبری احزاب یا گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی نیست؛ بلکه مردمی و خودجوش برای تغییر است.
 
با وجود بالا بودن سطح زندگی مردم کویت، برخی از آنان دولت را به کوتاهی در ارائه خدمات در زمینه مسکن، آموزش، بهداشت و مقابله با سوء‌استفاده و فساد در تشکیلات دولتی متهم می‌کنند.
 
این در حالی است که از مدت ها پیش، اعتراض های مرگبار و خونینی در عراق و لبنان نیز جریان دارد.
 
شاید دست کم آنچه در کویت در مقیاسی محدود رخ داده با آنچه در لبنان و به ویژه عراق، جریان دارد، از نظر عوامل برانگیزنده، دست های پشت پرده، مدیران مجهول الهویه، واکنش پرخطای دولت ها و ارتش ها و... کاملا متفاوت باشد؛ اما توالی و تکرار این رویدادها در کشورهای عربی بار دیگر گمانه زنی ها درباره شروع یک موج انقلابی دیگر علیه حکومت های چندده ساله را تقویت می کند.
 
پیشتر سودان و تونس و اخیرا نیز مصر، شاهد موج های اعتراضی و انقلابی مشابه بوده اند. در سودان، معترضان موفق شدند دیکتاتوری طولانی عمرالبشیر را ساقط کنند؛ اما سلطه ارتش خودکامه و سرکوبگر سودان با حمایت عربستان سعودی و امارات که در برخی موارد به کشتار و سرکوب خونین و خشونت‌بار معترضان انجامید، انقلابیون را هنوز از رسیدن به خواسته های واقعی و مشروع شان بازداشته است.
 
اینکه در لبنان و عراق و به تازگی هم کویت، معترضان آیا به خواسته های خود می رسند یا نه، موضوعی است که نیاز به زمان بیشتری دارد؛ اما نکته کلیدی این است که در کشورهای عربی، ملت ها تصمیم‌گیرنده نیستند؛ زیرا دولت‌ ها مشروعیت خود را از مردم نمی گیرند و آنچه به عنوان دولت وجود دارد، فاقد هرگونه اقتدار مشروع و وجاهت دموکراتیک است. دیکتاتورها نیز هرگز نمی خواهند تسلیم فشار و اعتراض و تظاهرات شوند. پاسخ بدیهی آنها سرکوب است.
 
اگرچه در عراق و لبنان، دولت ها تا حدودی مردمی و منتخب محسوب می شوند؛ اما انتخابات تنها موجب می شود تا قدرت همواره میان طبقات حاکمه، دست به دست شود و این همان چیزی است که ملت ها را از رسیدن به هرگونه تغییری ناامید می کند. به بیان بهتر، همیشه چند خاندان قدرت هستند که باهم رقابت می کنند و مردم با شرکت در انتخابات باید به نامزدهای آنان رأی دهند تا پارلمان تشکیل شود و در نهایت، از دل پارلمان، دولت به وجود آید. در چنین شرایطی، امید به تغییرات بنیادین، بی معناست.
 
در حکومت های توتالیتر و دیکتاتوری‌های سنتی وضعیت حتی بدتر است. نظامیان و دیکتاتورهای چندده ساله وابسته به قدرت های زورمند خارجی، هیچ اعتنایی به رأی و انتخاب مردم ندارند. آنها اعتراض و تظاهرات را برنمی تابند و آن را به مثابه آشوب و هرج و مرج و اغتشاش در خیابان ها تلقی می کنند و به جوخه های مرگ شان، فرمان آتش می دهند؛ مواردی که در مصر و سودان و بحرین و عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی شاهد بوده ایم.
 
در عربستان سعودی علیرغم شعارهای فریبنده محمد بن سلمان؛ ولیعهد برای ایجاد اصلاحات فرهنگی و اجتماعی، رژيم حاکم هیچ‌گونه تغییر و اعتراض خودانگیخته مردمی برای اصلاح را برنمی‌ تابد. او حتی در زمینه تغییر و اصلاح نیز دیکتاتورمآبانه برخورد می کند و معتقد است تغییر باید با تصمیم خود او انجام شود نه از کف خیابان و با تحمیل از پایین به بالا، از سوی توده معترض بر حاکمیت مسلط. به همین دلیل، زنانی که برای حقوق شان تلاش می کنند بازداشت می‌شوند و به زندان می افتند، روزنامه نگاران منتقد را تکه تکه می کنند؛ ولی خودشان از خواننده های پاپ و راک و رپ غربی برای اجرای زنده در سرزمین وحی، دعوت می کنند!
 
به هر حال، اعتراض علیه فساد یک بهانه است؛ همان گونه که در موج اول بهار عربی، آتش زدن یک دستفروش تونسی، بهانه ای شد برای شورش و انقلاب علیه دیکتاتورهای فسیل‌شده چندده ساله. اعراب از حاکمیت های فاسد، خشمگین اند و توده برای تسلط بر سرنوشت خویش، تقلا می کند. به همین دلیل، در عراق و لبنان، آمادگی مکرر دولت ها برای اصلاحات و مبارزه با فساد، نتوانسته معترضان را از خیابان به خانه ببرد. آنها می خواهند دولت ها سرنگون شوند. بنابراین به نظر می رسد انباشت خواست ها و نیازهای برآورده نشده جوانان تغییرطلب عرب به مرز انفجار رسیده و دنیای عرب نیاز به یک خانه تکانی بنیادین و فراگیر دارد. تحولات سال های اخیر نشان داده است که این نظم شکننده، برای همیشه قابل ادامه نیست.
 
درباره عوامل بروز زود به زود موج های اعتراضی و انقلابی، نیاز به مطالعات جامعه‌شناختی عمیق‌تری است؛ اما بی‌تردید، نقش محوری شبکه های اجتماعی در ایجاد و سازمان‌دهی این امواج را نباید نادیده گرفت.
 
علی موسوی - جمهور


کد مطلب: 122038

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/122038/

جمهور
  https://www.jomhornews.com