۰

آب‌های ناآرام خلیج فارس؛ جنگ جدیدی در راه است؟

شنبه ۲۹ سرطان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۶
هیچ تضمینی وجود ندارد؛ زیرا یک جرقه کافی است تا انبار باروت، منفجر شود و سراسر خاور میانه با تجربه یک جنگ جدید، خواسته یا ناخواسته درگیر فاجعه گردد.
آب‌های ناآرام خلیج فارس؛ جنگ جدیدی در راه است؟
وزارت دفاع امریکا اعزام ۵۰۰ نیروی نظامی را به عربستان سعودی تایید کرده است.
 
پنتاگون می‌گوید این نیروها در ماه می سال آینده (۲۰۲۰) برای رویارویایی با «تهدیدات ایران» به منطقه اعزام می ‌شوند.
 
همزمان، تنش‌ ها در خاورمیانه رو به افزایش است.
 
پنتاگون در هماهنگی با مقامات عربستان سیستم دفاع هوایی پاتریوت و گروهی از جنگنده ‌های استیلت F-۲۲ را برای ایجاد نیروی بازدارنده بیشتر در مقابل تهدیدات جدی به این کشور اعزام می‌ کند.
 
ماه گذشته هم دولت امریکا تایید کرد که قصد دارد حدود یک هزار پرسنل نظامی به خاورمیانه اعزام کند؛ اما مشخص نکرد که این نیروها در کدام کشورها مستقر خواهند شد.
 
خبر اعزام این نیروها در حالی گزارش شده که به دنبال تحریم نفتی ایران توسط امریکا و حملاتی به کشتی های تجاری در منطقه خلیج فارس و دریای عمان و توقیف نفتکش‌ها تنش در این منطقه شدت گرفته است.
 
در این میان، هم ایران و هم امریکا بارها تأکید کرده اند که خواستار وقوع جنگ نیستند؛ اما این تأکیدها با وضعیت حاکم بر منطقه و شرایط جاری آب های ناآرام خلیج فارس، همخوانی ندارد. ظاهرا هردوطرف می دانند که وقوع جنگ به سود هیچیک از آنها نیست؛ اما آیا بازی با آتش می تواند فارغ از تبعاتی مانند آتش سوزی باشد؟
 
واقعیت این است که آنچه اکنون جریان دارد یک بازی تمام عیار با آتش است. امریکایی ها مدام بر آتش این تنش می دمند؛ چه با اعزام نیروها و جنگنده های بیشتر به کشورهای تحت سلطه خود مانند عربستان سعودی، قطر، بحرین و... و چه از راه تهدید و تحریم مستقیم ایران.
 
اکنون خاور میانه به یک انبار بزرگ باروت تبدیل شده است و امریکا هر روز بر ذخایر این باروت اضافه می کند.
 
ایران هم نمی تواند همچنان شاهد تهدید و تعدی و تحریم باشد؛ اما هیچ واکنشی نشان ندهد. برای ایرانی ها حاکمیت ملی و حریم سرزمینی آن کشور، خطوط سرخ محسوب می شود و نمی توانند در برابر نقض آشکار حاکمیت ملی خود، سکوت و تماشا پیشه کنند و هیچ اقدامی انجام ندهند. از سوی دیگر، این کاملا ناعادلانه و ظالمانه است که رژیمی مانند عربستان سعودی در همسایگی ایران، روزانه ده میلیون بشکه نفت تولید و صادر کند؛ اما سهم ایران از کل صادرات نفت جهان تنها ۲۵۰ هزار بشکه در روز باشد.
 
این وضعیتی است که امریکا به وجود آورده، تنها به این دلیل ساده که ایران همانند عربستان سعودی نمی خواهد هژمونی و سلطه همه جانبه ایالات متحده را برتابد و طبق خط و نشان های واشنگتن، رفتار کند.
 
امریکایی ها می گویند در صدد «تغییر رژيم» نیستند؛ اما این تحریم ها و تهدیدها را تا زمانی ادامه می دهند که ایران همانند «یک کشور عادی» رفتار کند. منظور آنها از «کشور عادی» واضح است؛ کشوری که نه موشک داشته باشد، نه استقلال و نه اختیار، و در عین حال، تمام منابع و ثروت ملی اش را نیز در اختیار امریکا قرار دهد و در حوزه های سیاسی و امنیتی نیز همه چیز آن را امریکا تعیین کند. آنگاه می‌ تواند همانند عربستان سعودی، نفت بفروشد و یک رژیم سرکوبگر و خودکامه برای ابد بر آن حاکم باشد!
 
اما این وضعیت نمی تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. ترامپ تاکنون توانسته به هر نحو ممکن در برابر فشارهای فزاینده گروه «بی» و جنگ افروزان داخل و خارج از امریکا برای ورود به جنگ با ایران، مقاومت کند؛ اما مگر تا چه زمانی ممکن است این بازی آتشین، ادامه داشته باشد، بدون آنکه عملا به وقوع یک آتش سوزی مهیب و مرگبار، منتهی شود؟
 
هیچ تضمینی وجود ندارد؛ زیرا یک جرقه کافی است تا انبار باروت، منفجر شود و سراسر خاور میانه با تجربه یک جنگ جدید، خواسته یا ناخواسته درگیر فاجعه گردد.
 
آگاهان مسایل نظامی هشدار می دهند که علیرغم احتراز دوطرف از ورود به یک درگیری تمام عیار، کسی نمی تواند جلو اتفاقات ناخواسته و عوامل پیش بینی نشده برای وقوع جنگ را بگیرد. بسیاری از جنگ های بزرگ تاریخ، در پی وقوع یک اشتباه کوچک و شاید ناخواسته شروع شده اند. این امر می تواند بار دیگر در خاور میانه تکرار شود؛ خاور میانه ای که امریکا و متحدانش در یک مأموریت استعماری، هزارها کیلومتر آنسوتر از ورای اقیانوس ها آن را تا آستانه انفجار پیش برده اند و هر آن ممکن است، جرقه ای کوچک، منجر به وقوع یک آتش بزرگ و غیرقابل مهار شود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین