۰
فضل احمد معنوی:

محاسبه غنی نسبت به استاد عطا، نادرست بود/ حکومت مستبد و بی ریشه است/خلیلزاد بدنبال ایجاد شورای قیادی است

چهارشنبه ۲ حوت ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۰۴
استادعطا جایگاه خود را میداند، قوت خود را دانسته و حمایت خود را دارد. شکی نیست کشورهایی هم در حمایت از استاد عطا قرار دارند از جمله کشور جرمنی به وضاحت از استادعطا در ارگ ریاست جمهوری حمایت کرده است که آن هم " آقای غنی با عصبانیت گفته که اگر از استادعطا حمایت می کنید، بهتر است او را به جای من مقرر کنید!"
محاسبه غنی نسبت به استاد عطا، نادرست بود/ حکومت مستبد و بی ریشه است/خلیلزاد بدنبال ایجاد شورای قیادی است
فضل احمد معنوی رییس پیشین کمیسیون مستقل انتخابات با این که پست های مهمی را در حکومت قبلی داشت اما در حکومت وحدت ملی، سمتی را عهده دار نیست.
انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی ها که قرار است تا چهار ماه آینده در کشور برگزار شود و انتخابات ریاست جمهوری که گفته می شود در سال 2019 میلادی برگزار میشود. در کنار این دو امر مهم، افغانستان با بحران های مختلف سیاسی دست و پنجه نرم می کند، از جمله عمیق شدن شکاف های قومی که در واقع به نوع خود بی سابقه بوده است از سویی هم، مخالفت شماری از مقام های حکومتی از جمله استادعطامحمدنور با ارگ ریاست جمهوری است. نتیجه این چالش های سیاسی، سرنوشت نظام سیاسی افغانستان را به کجا خواهد کشاند.

تشکر آقای معنوی که فرصت تان را در اختیار ما قرار دادید، در حال حاضر بحث انتخابات خیلی جدی مطرح است، تجربه ای که شما از انتخابات ها گذشته دارید، انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری بعدی را چگونه می بینید؟
متاسفانه حکومت تا حال یک نوع بازی را انجام می دهد، اراده برای برگزاری انتخابات ندارد و نه هم اراده برای اصلاح نظام انتخاباتی دارد. زمانی را که کمیسیون برای برگزاری انتخابات پارلمانی تعیین کرده، در چنین زمانی نمی تواند برگزار کند. اگرهم برگزار شود به تاخیر برگزار می شود و آن هم انتخابات شفاف و خوب نخواهد بود. به دلیل اینکه حکومت اراده ندارد اما فشار جامعه بین المللی و تقاضای ملی باعث شده است که گام های بطی و کند برداشته شود.

ولی حکومت تلاش دارد که چگونه بتواند انتخابات پارلمانی را مقدمه ای برای برگزاری ریاست جمهوری به نفع خود رقم بزند، به این معنی که اگر در انتخابات پارلمانی بی نظمی صورت گیرد، بدون شک حکومت به نام اصلاح انتخابات و آمادگی های لازم، میخواهد انتخابات ریاست جمهوری را به تعویق اندازد. من باور دارم که دور ریاست جمهوری، بهار سال پیش رو پایان می یابد. به هرحال اگر گفته شود پنج سال دوره کاری ریاست جمهوری کامل تکمیل گردد، در آن صورت هم، بین انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، فاصله چندانی نمی ماند، این امر باعث می شود که حکومت چنین بهانه ای مطرح کند که چون فاصله نزدیک است، باید انتخابات ریاست جمهوری به تاخیر انداخته شود.

به هرحال، کمیسیون انتخابات فهرست رای دهندگان را باید ترتیب کند. ولی آنچه که ضرور است و کمیسیون اعلام کرده که لیست رای دهنده گان را ترتیب می کند، انتظار داشتیم که لیست معیاری ساخته شود اما حکومت شانه خالی کرد و کمیسیون هم ظرفیت خود را تبارز داده نتوانست. گفته می شود که لیست رای دهندگان را با قلم و کاغذ ترتیب میکند، باور دارم که خود این کار زمانگیر و دشوار است، با وجودی که ناقص است اما کار آسان نیست و این زمان بیشتری را میگیرد، بسیار مهم است دیده شود که کمیسیون انتخابات پروژه اول خود را که بحث ساختن لیست رای دهنده است که انجام دهد، اگر لیست دقیق تر ساخته شد و توجه صورت گرفت، می تواند یک ذهنیت ایجاد کند که انتخابات بهتر برگزار شود اما اگر لیست درست تهیه نشود، دست کاری انجام گردد، بدون شک انتخابات به تقلب میرود.
 
پیشبینی شما نسبت به مداخله در امور انتخابات از سوی رهبران حکومت، چگونه است؟
اصلا بحث مداخله دیگر قابل بحث نیست، چون حکومت یک حکومت مستبد و بی ریشه است. یگانه راه برای گرفتن امتیاز، مداخلات و دستبرد در انتخابات می دانند. اما میزان مداخلات  تا چه حدی باشد، این بستگی دارد به تدابیری که احزاب سیاسی، اپوزیسیون و تدابیری را که شخصیت های سیاسی، رای دهندگان و کاندیداها میگیرند.

بستگی دارد که یک مقدار محدودیت را ایجاد و مداخله را کمتر کنند اما نفس مداخله از انتخابات گذشته وجود داشته، از تاسیس رهبری جدید انتخابات وجود داشته است، حتی در تقرری ها و حتی کوچکترین موضوع انتخاباتی که باشد، مداخله می کنند، اما میزانی که چگونه کاهش داده شود، بستگی به طرف های ذیدخیل در انتخابات دارد.
 
اما اگر مداخله در سرنوشت آرای مردم افغانستان صورت گیرد؟
بدون شک در آرای مردم افغانستان نیز مداخلات شان را انجام می دهند، راه هایی هست که بتواند این موضوع را محدود بسازد، احزاب سیاسی اگر بتوانند ناظرین را حتی در موضوع ثبت نام رای دهندگان و یا ساختن لیست رای دهنده، دقیق نظارت کنند، حتی در مسئله مراکز رای دهی و ایجاد محلات رای دهی، نظارت خوب شود، در بحث تعیین حوزه های انتخاباتی نظارت درست تر صورت گیرد، باور دارم میزان مداخله را بسیار کاهش میدهد، اگر بی تفاوتی در این راستا صورت گیرد، از سوی احزاب سیاسی و نهادهای سیاسی، در این صورت حکومت هر آنچه از دست اش آید، در انتخابات به نفع خود انجام می دهد.
 
آقای معنوی، یک مسئله ای که مطرح شده این است که گویا حکومت میخواهد نفوس افغانستان را در نظر جامعه جهانی بلند ارایه دهد؛ این به چه معنی است؟
آنچه را که من در جریان قرار گرفتم، حکومت یک لابی را با سازمان ملل متحد شروع کرده که بتواند قناعت دهد، نفوس افغانستان نسبت به گذشته ها، هفت تا هشت میلیون بیشتر شده است. این مسئله را از چند طریق می خواهد نهادینه بسازد: یک بحث، این که گویا مهاجرین از کشورهای ایران و پاکستان برگشته اند، حال آن که همه میدانیم به میزانی که برمیگردند، بیشتر از آن، از افغانستان بیرون می شوند. گفته می شود، چون این آماری را که به کار می برد، گویا از دوازده سال پیش است. حالا آمار چیزی دیگری را نشان می دهد. با وجودی که هیچ گونه نفوس شماری از زمان سردار داودخان به این طرف صورت نگرفته است. حکومت تلاش دارد که تقلبات گذشته را به گونه ای توجیه کند و زمینه سازی کند برای تقلبات آینده.

خب دلیل آن بر می گردد به گذشته؛ تخمینی که اداره نفوس گفته بود، تعداد رای دهنده ها بیشتر از جمعیت بوده است، حالا میخواهد که این مسایل را جبران کند. به همین منظور، حالا اداره ثبت احوال نفوس را تحت کنترول خود گرفته که متاسفانه در نفوس شماری افغانستان هم دستبرد میزنند.
 
حکومتی که نزدیک به چهار سال از آن میگذرد، شما در این زمان، کارکرد حکومت وحدت ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در چهار سال گذشته، انچه را که به رخ مردم می کشد، بحث اقتصادی است که فقر به 52 فیصد افزایش یافته است. یعنی دو برابر شده است. بحث امنیتی که می دانید نسبت به سه سال گذشته، وضعیت بدتر شده است.

با وجودی که گفته می شود، میزان نیروهای امنیتی بلند رفته و راهبرد امریکا که گویا قاطعیت و جدیت نسبت به افغانستان نشان داده اما مناطقی که تحت کنترول طالبان است، تغییر نکرده و بلکه ما مناطق دیگری را نیز از دست داده ایم. حکومت یک پروژه را چندین بار افتتاح می کند تا به مردم نشان دهد که این حکومت در امر اقتصادی تلاش دارد؛ یک سیاست عوام فریبانه است و واقعی نیست. ما تعداد فرار جوانان از کشور را در نتیجه بیکاری می بینیم که زیاد شده است و این مسئله پوشیده نیست. چهره شهر با گداها و فقرایی که دیده می شود، متاثرکننده است که نسبت به گذشته، بسیار افزایش یافته است. بازسازی و انکشاف بسیار سطح آن پایین آمده است، شمار بازارهایی که موادساختمانی را وارد میکنند و می فروشند، نسبت به سه سال قبل، اصلا قابل مقایسه نیست.

سطح بی اعتمادی نسبت به حکومت افزایش یافته است، مردم بی باور شده اند. تنش های قومی در گذشته و در تاریخ، مثل شرایط کنونی نبوده است. این دستآوردهایی حکومت است. اما کدام چیزی مثبت را که چشمگیر باشد، نمی بینم. تنها چیزی که گفته می شود در سطح بین المللی است که مناسبات کشورهای مختلف درست تر ساخته و گفته می شود که گویا، پاکستان تحت فشار قرار داده شده است. شکی نیست در این راستا اندکی دستآوردهایی است اما فکر میکنم حساسیت ملی نسبت به مداخله گرایان منطقه ای جدی شده است و از سوی دیگر، زعامت جدید امریکا جدیت به خرچ داده است.
 
آقای معنوی، این همه بحرانی که در کشور فراگیر شده است و سطح بی اعتمادی ها نسبت به حکومت بیشتر شده، آیا همه این موارد، ریشه در انحصارگرایی ارگ ریاست جمهوری دارد؟
بدون شک! انحصارگرایی از کسی پوشیده نیست. حکومت در آغاز کار خود، در اثر ایجاد حساسیت های قومی و تحریک قومی به قدرت رسیده است. بعدها هم با وجودی که خواست، نشان دهد که میخواهد ملی برخورد کند که حتی از حذف پسوند نام خود"احمدزی" کار گرفت.

اما دوباره به سرعت به موضوع قبلی برگشت و حساسیت های قومی را تحریک کرد. حالا بار دیگر میخواهد به کارهایی دست بزند که به منافع خود برسد و با دامن زدن احساسات یک تعداد اقوام، برای خود برگه برنده می سازد که ادامه این روند و نفاق قومی زهرآلود است و به تاوان ملت تمام خواهد شد.
 
بیشتر نگرانی ها همینگونه است که انتخابات ریاست جمهوری بر اساس قانون برگزار نمی شود، یعنی انتخابات ریاست جمهوری به تاخیر خواهد افتاد، در آن صورت پیامدهای این امر، برای مردم افغانستان چی خواهد بود؟
ارگ ریاست جمهوری، مثل ده ها دروغ و لافی را که در موارد مختلف به کار برده است، این هم دروغ است. شما شاهد خواهید بود که انتخابات ریاست جمهوری به موقع برگزار نخواهد شد. برعکس میخواهد که یک اجماع را به وجود آورد، اجماعی که میعاد حکومت را تمدید کند؛ آنچه من در جریان هستم، خلیلزاد طی سفری که به کابل داشت با مقام های حکومتی و شخصیت های سیاسی ملاقات کرده است که آقای خلیلزاد در این سفر خود، طرحی را مطرح کرد.

طرح خلیلزاد، ایجاد شورای قیادی بود که ساخته شود و این شورای قیادی، از احزاب جهادی، شخصیت های جهادی و سیاسی باشد. این شورا بتواند در صورت ضرورت، عمر حکومت را تمدید کند. فکر میکنم که از این نظریه آقای خلیلزاد استقبال صورت نگرفت اما دولت در صدد این است، شاید در توان دولت نباشد که طرف ها را قناعت دهد و این نظریه را تطبیق کند. اما اگر جامعه جهانی با این طرح ها وارد میدان شود، باز آن وقت وابستگی های بیش از حد در کشور وجود دارد ...
 
جناب معنوی، آنچه که در حال حاضر وجود داره، به چالش کشیدن ارگ ریاست جمهوری از سوی آقای عطامحمدنور است، ریشه این تنش ها میان آقای نور و ارگ، به کجا برمیگردد؟
محاسبه آقای غنی نسبت به استاد عطا، نادرست و غلط بوده است. ارگ، اول به خاطر این که داکتر عبدالله را تضعیف کند، با عطا وارد بازی شد و موضوع را به گونه ای نشان داد که همه کاره در جناح ریاست اجرایی، استاد عطا بوده، گویا داکتر عبدالله، حقوق دیگران را در قبضه خود گرفته است که در واقع، استادعطا را صاحب حق و جایگاه بداند؛ بعد از آن، بازی ها را با آقای نور شروع کرد، وعده هایی داد، رییس جمهور به مزار رفت و استادعطا را تقدیر کرد و از فعالیت هایش استقبال نمود. بعد وقتی فاصله میان عطا و عبدالله ایجاد شد، ارگ ریاست جمهوری خواست که استادعطا را دور بزند و حالا به راحتی از استادعطا انتقام میگیرد، تحریکی را که اطرافیان غنی نسبت به عطا داشت، خواستند احزابی را در شمال افغانستان حمایت کنند و بر علیه استادعطا قد بلند کنند، احزابی که در موجودیت استاد عطا نمی توانستند قد بلند کنند، به هرحال رییس جمهوری خواست استادعطا را برطرف کند، چون فکر میکرد که حالا مخالفت هایی که با عبدالله دارد، دیگر حمایت کننده مرکزی برای عطا در پایتخت وجود ندارد

اما استادعطا جایگاه خود را میداند، قوت خود را دانسته و حمایت خود را دارد. شکی نیست کشورهایی هم در حمایت از استاد عطا قرار دارند از جمله کشور جرمنی به وضاحت از استادعطا در ارگ ریاست جمهوری حمایت کرده است که آن هم " آقای غنی با عصبانیت گفته که اگر از استادعطا حمایت می کنید، بهتر است او را به جای من مقرر کنید!" به هرحال، وقتی کشورها حمایت می کند، شاید امریکایی ها هم با همین موضوع باشد.

از برکناری استاد عطا دو ماه میگذرد، استادعطا ضعیف نه بلکه قوی تر شده است. بعد از فرمان غنی، فکر میکردند که استادعطا تنها می ماند، برعکس مردم تنفری که نسبت به حکومت و ارگ ریاست جمهوری دارند، هر داعیه ای را در مخالفت از حکومت بلند شود، مردم استقبال می کنند و امروز حمایت بسیار گسترده از استادعطا، تنها به اساس جذابیت شخص استاد نیست، شاید قسمتی از آن تاثیرگذاری شخص استادعطا باشد اما بخش اعظم آن، بدبینی مردم نسبت به نظام و حکومت است. هرکسی که در برابر حکومت ایستاد شد، مردم هم حمایت خواهند کرد.
 
آقای معنوی، استاد عطا مطیع فرمان رییس جمهور نیست و حکومت مرکزی را به چالش می کشد، آیا استاد عطا در این جدال سیاسی، برحق شمرده می شود؟
اول ببینیم که خود حکومت، با بازی های طفلانه ای که می کند آیا برحق است یا نیست؟ با این بازی های که انجام داده، دور از مصلحت ملی است. در سطح یک حکومت و نظام، منطقی نیست که رئیس جمهور با والی خود بازی سیاسی کند. به هرحال، حکومت چون به امضای خود احترام ندارد، به وعده خود حرمت قایل نیست، به همین دلیل است که دیگران هم نسبت به تعهد حکومت بی پروا استند و نسبت به تصامیم حکومت ارزش قایل نیستند. اگر تعهداتی که در موافقتنامه سیاسی حکومت وحدت ملی بود و به پای این تعهدات امضا کرده بود پایبند بود، حالا شاید امروز کسی به امضا و تصمیم حکومت بی احترامی نمی کرد. نتیجه آن این است که در حال حاضر می بیند و نتایج بدتر از این را نیز خواهیم دید.
گفتگو از وحیدفرزان – خبرگزاری جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین