«زندان زنان»؛ رنج های زنان در افغانستان طالبانی

فاطمه موسوی

13 جوزا 1402 ساعت 12:17



شاید تعبیر "زندان زنان" در افغانستان درست ترین تعبیر برای وضعیتی باشد که همواره زنان افغانستانی در طول تاریخ با آن زندگی کرده اند. از زمانی که بدون بستر سازی فرهنگی و اجتماعی و کاملا سمبولیک در دوره شاه امان الله آزادیهایی به زنان داده شد تا دوره های اخیر و حکومت پیشین که سعی شد در رابطه با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان در کشور به نوعی تبعیض مثبت برای جبران وضعیت موجود، به بستر سازی مناسب در زمینه کار و فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان پرداخته شود، این قشر از اقشار جامعه به طور فزاینده ای دستمایه اهداف سیاسی و سودجویانه حکومت ها قرار داشته اند.

فروپاشی نظام جمهوری و به قدرت رسیدن طالبان بیشترین تاثیر منفی را بر زنان داشته است. منع تحصیل دختران، منع اشتغال زنان و محدودیت های تردد بدون محرم و.. در شرایط بد سیاسی و اقتصادی افغانستان موجب شده تا قشر عظیمی از زنان کشور نگاه بدبینانه‌ای به حکومت طالبان داشته باشند. زنان افغانستان به دلایل گوناگون، دردها و رنج‌های بی‌شماری در دوره‌های مختلف نظام‌های سیاسی متحمل شده‌اند.
زنان در هر کشوری زیر بنای توسعه خوانده می شوند و به عنوان نیمی از پیکره آن؛ سهم قابل ملاحظه ای در رشد و توسعه همه جانبه کشور دارند. بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد در خصوص دورنمای اجتماعی و اقتصادی افغانستان درسال 2023، در صورت تداوم ممنوعیت تحصیل دختران و اشتغال زنان، چشم انداز بهبود همچنان تیره خواهد ماند. این گزارش نشان می‌دهد که محدودیت‌های فزاینده بر حقوق زنان جریان رشد و کمک‌های بین‌المللی را تهدید می‌کند که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری برای کشور داشته باشد.

گروه طالبان که تا قبل از تسلط همواره از حضور و مشارکت زنان در عرصه های مختلف افغانستان سخن می گفت از زمان قدرت دوباره بر کابل تا کنون به دلایل مختلف نه تنها فعالیت ها و اشتغال زنان را به تدریج محدود و سپس منع کرده اند بلکه حضور اجتماعی زنان نیز سرکوب شده است.

طالبان در نخستین روزهای پس از تسلط بر کابل دستور منع رفتن دختران به مکتب را صادر کرد. رهبران این گروه اعلام کردند تحصیل دختران بالاتر از صنف ششم باعث ترویج فساد شده و خلاف آموزه های اسلام است. چندی بعد وزارت تحصیلات عالی طالبان نیز از پذیرش دختران در دانشگاهها جلوگیری کرد و طی دستوری از همه دانشگاههای خصوصی هم خواسته شد تا از پذیرش دانشجویان دختر امتناع کنند و در آخرین سیاست؛ محدودیت وسیعی برای کار زنان حتی در موسسات بین المللی و نهادهای تابعه سازمان ملل نیز وضع کرد تا پازل محدودیت های خود بر زنان ودختران را کامل کند. 

توجیه طالبان برای وضع محدودیت بر زنان نیز این بوده که خانه نشینی، فرزند آوری و تربیت فرزندان تنها وظیفه ای است که اسلام بر عهده زنان گذاشته و لزومی به کار زنان یا تحصیل آنها وجود ندارد.

جامعه بین المللی به کرات از حکومت طالبان خواسته است تا به رعایت حقوق بشر و حقوق اساسی زنان متعهد باشند اما مقامات طالبان نبود "زمینه مناسب" برای کار، اشتغال زنان و تحصیل دختران را علت منع آنان از تحصیل واشتغال دانسته و کشورهای خارجی را متهم به دخالت در مسایل داخلی افغانستان می کنند.

بر همین اساس "هدر بار"  معاون بخش حقوق زنان در دیدبان حقوق بشر سازمان ملل متحد با انتقاد تند از طالبان گفته است که این گروه یک سال و نیم است که وعده داده تا دختران بالاتر از صنف  ششم را به مکاتب بازگرداند اما نه تنها در این مورد پیشرفتی دیده نشده که محدودیت های بیشتری نیز بر زنان و دختران اعمال شده است.

اگرچه برخی براین باورند که با تامین ابزارها و زیرساخت های مناسب شرایط زنان در جامعه تغییر خواهد کرد اما حقیقت امر این است که آنچه که باید تغییر کند تغییر نگرش  طالبان است  آنها نسبت به هیچ ارگان و سازمانی پاسخ گو نیستند و هیچ  ضرورتی به تحول و تغییر دیدگاه خویش نمی بینند؛ درحقیقتماهیت طالبان به آنها اجازه نمی دهد تا برخورد اصولی، انسانی و حقوقی با زنان داشته باشند. بازداشت خودسرانه، زندانی و شکنجه نمودن زنان معترض بخصوص در کابل و برخی از شهرهای بزرگ گویای آن است که نقض حقوق زنان از سوی این گروه بسیار تکان دهنده تر از دوره اول حاکمیت طالبان است.

با تاسف باید گفت سیاستهای جامعه بین الملل برای تغییر نگرش طالبان نسبت به زنان نیز عملا شکست خورده و هیچ تاثیری بر عملکرد این گروه برای اصلاح دیدگاههای افراطی نسبت به زنان نداشته است.  هر چند گفته می شود طالبان به خاطر نیاز به حمایت‌های خارجی توسعه محور و همچنین نیاز این گروه به جلب مشروعیت و به رسمیت شناخته شدن حاکمیتش توسط مجامع بین‌المللی،  مجبور به پذیرش شروط جامعه جهانی خواهد بود و جامعه بین الملل این قدرت را دارند تا با استفاده از این اهرم‌ها بر طالبان اعمال نفوذ کنند. 

در کنار این نفوذ دیپلماتیک، اهرم‌های فشار دیگری نیز وجود دارد از جمله ساز و کارهای نظارتی سازمان ملل مانند اقدامات شورای امنیت، اعمال تحریم، مداخله‌ مداوم دیوان کیفری بین‌المللی، حضور گزارشگران و خبرنگاران ویژه سازمان ملل و نفس وجود نمایندگی سازمان ملل در افغانستان که به پشتوانه این ابزارها، ضامن حقوق گروه‌های آسیب‌پذیر و به ویژه زنان و دختران در افغانستان خواهد بود و آن‌ها را به حال خود رها نمی‌کند. اما این نهادها ابزارهای محدودی دارند و در عین حال پس از این خروج غیرمسئولانه از خاک افغانستان و بی‌توجهی به سرنوشت مردم این کشور تحت حاکمیت طالبان، اراده سیاسی این نهادها برای پیگیری چنین اموری در آینده زیر سوال است و نمی‌توان به آن امید بست.

اکنون زنان افغانستانی یک تنه و به تنهایی بدون هیچ پشتیبان و پشتوانه ای در مقابل تمام دنیا ایستاده است. گفتن از رنج زنان در کشور باید به یک گفتمان عمیق ملی- مردمی در آید، نه فقط برای زنان که برای انسانیت. در حقیقت جهان زنان افغانستانی  زیر سیطره طالبان به جهنمی می ماند که شعله های آتش آن هر روز تعداد بیشتری از زنان و دختران کشور را به کام خویش فرو می برد و زنان و دختران سرزمین ما هر روز بیشتر از دیروز نسبت به آینده خویش سرخورده و نا امید می شوند.
 
فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 161063

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/161063/

جمهور
  https://www.jomhornews.com