۱
تأثیرات و خسارات جنگ افغانستان – شوروی

یک میلیون سرباز و 3335 روز نبرد

حسیب الله سدید
جمعه ۲۷ دلو ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۴۸
در این نوشته سعی بر آن می کنیم تا اثرات و تلفات اشغال افغانستان توسط شوروی را با استفاده از منابع معتبر به بررسی گرفته و اثراتی که این جنگ خانمانسوز در طی ده سال به کشور ما داشت را با آمار تلفات انسانی و خسارات مالی آن مورد مطالعه قرار دهیم.
یک میلیون سرباز و 3335 روز نبرد

تأثیرات و خسارات جنگ افغانستان – شوروی
درست 29 سال قبل (26 دلو 1367- 15 فبروری 1989) آخرین قطعات ارتش سرخ شوروی پس از ده سال نبرد و اشغال، خاک افغانستان را ترک نموده میدان جنگ را برای حکومت دکتر نجیب الله و تنظیم های مجاهدین واگذار نمود.
در این نوشته سعی بر آن می کنیم تا اثرات و تلفات اشغال افغانستان توسط شوروی را با استفاده از منابع معتبر به بررسی گرفته و اثراتی که این جنگ خانمانسوز در طی ده سال به کشور ما داشت را با آمار تلفات انسانی و خسارات مالی آن مورد مطالعه قرار دهیم.
 
بدون شک حمله شوروی به افغانستان آثار و پیامدهای جبران ناپذیری برای این کشور به وجود آورد. ابعاد فاجعه در این ده سال از تمامی حملاتی که در طول تاریخ افغانستان به این کشور شده بود، گسترده تر بود. ارتش چهلم شوروی در اوایل هجوم به افغانستان از 80000 سرباز و افسر تشکیل یافته بود. بعداً این رقم به 120000 نفر رسید که تعداد ثابت و دایمی آن ها را تشکیل می داد. اما در طول 3335 روز اشغال، 1000000 (در بعضی منابع 600.000) سرباز و افسر شوروی به نوبت در افغانستان وظایف جنگی انجام داده اند.
 
تجزیه آمار بدست آمده نشان می دهد که از زمان بقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستان (7ثور 1357) به بعد و به تعقیب آن با قیام سرتاسری مردم و مداخله شوروی بعد از بیست ماه 9 درصد مردم افغانستان جان خود را از دست داده اند. در طی سالیان اخیر، این بلندترین رقم تلفات را در تاریخ نشان می دهد و حتی از میزان تلفاتی که شوروی ها در جریان جنگ دوم جهانی داده اند (6الی 8 درصد) بیشتر است.
 
هرگاه رقم تلفات با در نظرداشت نفوس افغانستان که در میان 12 تا 15.5 ملیون برآورد شده در نظر گرفته شود در آن صورت تعداد کشته شده گان تقریباً به 1240800 تن می رسد. بر علاوه 11 فیصد مردم افغانستان معیوب و تقریباً 33 فیصد مجموع نفوس به پاکستان، ایران و سایر کشورها آواره گردیده اند که بمباردمان قرأ و قصبات، اهالی ملکی و کاروان های مهاجرین در حال فرار از کشور 46 درصد نخستین و عمده ترین عامل تلفات محسوب می شود.
 
طبق یک بررسی در پانزده میلیون نفوس افغانستان خانواده یی نمانده است که درین جنگ تحمیلی متأثر نشده باشد. بعضی خانواده ها یک نفر، دو نفر، سه نفر خود را از دست داده اند. در بعضی خانواده ها افراد نان آور آنها معیوب گردیده اند. زنان از شوهران خود، پدران از جگرگوشه های خود و اطفال- اطفال کوچک از والدین خود محروم شده اند.
 
درین دوره تعداد یتیمان میان اطفالی که از 9 الی 15 سال عمر دارند به 24 درصد می رسد. این داستان غم انگیز در اینجا ختم نمی شود. دو نسل از کودکان افغانستان در حالی بزرگ شدند که دوران شیرین کودکی را تجربه نکردند. چراکه تنها فکر و ذکر آنان فرار از زیر بمب های دشمن و یافتن لقمه نانی برای نجات از گرسنگی بود. جنگ بر ذهن آنان خاطرات بسیار بدی برجای گذاشت، همانگونه که بسیاری از آن ها در بدن هایشان نیز رد پای هیولای جنگ دیده می شد.
 
ارتباط فرهنگی نسل ها با گذشته قطع شد و میرات فرهنگی این کشور برای کودکان جنگ نا آشنا می نمود. تحصیلات و تحقیق در این کشور کاملاً تعطیل شد و بیش از یک دهه تمام ارکان جامعه در تکاپوی جنگ بودند. میزان خرابی و ویرانی به حدی بود که حتی پایتخت نیز به شهر شباهتی نداشت. ارتش از بین برده شد، میراث های فرهنگی که در موزیم ها و آرشیف ها گرد آورده شده بودند چپاولگران به تاراج بردند، خانه های مسکونی، پلها، بندها، سرک ها، فابریکه ها همه تخریب و یا از بین رفتند. غربت، بیکاری و بی امنیتی به اوج خود رسید. کادرهای کشوری و لشکری آواره گردیدند. ذخایر بزرگ معدنی کشور که در اعماق زمین و قلوب کوه های مرتفع کشور بودند و هستند، مصون نماندند و مورد دستبرد اشخاص و افراد قرار گرفتند.
 
طی دوره گذشته پس از ثور 1357 (اپریل 1978) زیان های مادی وارده تنها به سکتور دولتی به 50 میلیارد افغانی ارزیابی می گردد (نزدیک به یک میلیارد دلار)، خسارات بخش خصوصی بیشتر از 450 میلیارد افغانی (برابر با 3 میلیارد دالر) برآورد می گردد (به علت ویرانی بیش از 1000 نهاد گوناگون صنعتی، تأسیسات بازرگانی و مواصلاتی، از میان رفتن 2700 مکتب، و مانند این...)
 
نظام آبیاری، اساس زراعتی آن و صنعت کم و بیش که وجود داشت همه از بین رفته اند. مناطق روستایی به اثر بمباران مسلسل به توده خاک مبدل گردیده است. تار و پود اقتصادی کشور بر اثر بی خانمان شدن نفوس زیاد متضرر شده است. طبق راپور بانک جهانی انحصار پنجاه فیصد اقتصاد کشور بر زراعت بود که زندگی بیش از هفتاد فیصد نفوس به آن وابسته بود. حمله شوروی این توازن اقتصادی را به بدترین شکل از بین برده است.
 
"مارن لاردکا" یکی از ژورنالیستان اسپانیا در سال 1988 تدابیر و اقدامات بربادی روس ها را بیان می دارد. لاردکا در شماره نوزده جوئن 1988 در "یا" اخبار مادرید نوشت:
« آغاز حمله روس ها تنها بر مجاهدین صورت می گرفت ولی مجاهدین از حمایت تمام نفوس برخوردار بودند که اظهار آن بشکل کمک کمپل، خوراک، پناه و از اینگونه اشیای دیگر امدادی صورت می گرفت. روس ها احساس کردند که امتیاز بین مجاهدین و دهقانان ممکن نیست. نتیجه این احساس چنان شد که روس ها فیصله کردند که تمام دهقانان را از خانه های شان خارج سازند. آنها چنان تصور می کردند که اگر این کار صورت بگیرد مجاهدین تنها خواهند ماند که مورد اصابت قرار دادن آن ها آسان خواهد گردید. برای این هدف یک پروگرام کشتار ساخته شد که طیارات جنگی در آن نقش بارزی داشتند. دهات افغانستان معرض آزمایش سلاح های کیمیاوی قرار گرفت، بمب های ناپالم فصل هارا سوختانده به خاکستر مبدل کرد، نظام آبیاری را از بین برد.»
 
افغانستان که از نگاه مناظر زیبا و قدیمی طبیعی خویش شهرت داشت، در جریان جنگ به منظره یی ویرانی، هلاکت، گرسنگی و افلاس مبدل گشته است. اقدامات سبُعانه نظامیان روس، بمباردهای پیگیر طیارات جنگی، و فیرهای تانک ها و توپخانه شهرها و دهات را به یک کشور بی جان مبدل گردانیده است. طبق آمار منابع شوروی سابق ثبت شده در سترستیز وزارت دفاع شوروی، در ایام حضور ارتش سرخ شوروی در هر 24 ساعت یعنی در یک شبانه روز 450 تن از ملت مظلوم و ستم کشیده افغانستان به درجه رفیع شهادت نایل آمده و 300 تن دیگر معلول و معیوب می گردید، که با توجه به بیش از 6 ملیون مهاجر افغان در سراسر جهان، در همین مدت روزانه به تعداد تقریباً 1800 تن بی خانمان شده مجبور به ترک وطن می شدند.
 
بروس ریچاردسن نویسنده مشهور اروپایی در کتابش به اساس راپور کمیته سویدن از دیگر خسارات و تخریبات در ایام اشغال چنین گزارش می دهد:
1-  تعداد دهاتی که در افغانستان روزانه خراب شده و یا قسماً آسیب دیده است: 3/43
2- تعداد خانه هایی که در افغانستان روزانه خراب می شدند: 22/313
3- تعداد مساجدی که در افغانستان روزانه خراب شده یا قسماً آسیب دیده است: 3/43
4- تعداد مکاتبی که در افغانستان روزانه خراب شده یا قسماً آسیب می دیدند: 1 باب.
 البته ذکر تلفات و خساراتی که مردم افغانستان در دوران جنگ تحمیلی شوروی از جانب آن ها متحمل شده اند به این معنی نیست که تنظیم های مجاهدین درین خسارات و خرابی ها دست نداشته اند.
 
قسمی که حوادث بعدی نشان داد گروههای مجاهدین نیز بخاطر رسیدن به قدرت یا اختلافات تنظیمی مسبب از میان رفتن قسمت عظیمی از داشته ها و ساختار اقتصادی و ملی کشور شده اند. همان قسمی که در جریان اشغال نیز از دشمنی، جبهه گیری و مخالفت در مقابل یک دیگر دست نکشیدند. از طرف دیگر، اتحاد جماهیر شوروی هم که در خیال مدغم ساختن افغانستان به خاک شوروی و روسی ساختن این کشور بود تلفات زیانبار و بی سابقه ای را در این جنگ ده ساله متحمل گردیده است.
 
فرمانده عمومی ارتش چهلم سرخ در افغانستان جنرال بوریس گروموف در اثر خود "ارتش سرخ در افغانستان" در ارتباط به تلفات عساکر شوروی در افغانستان چنین می نویسد:  "اندوهبارترین ارمغان جنگ افغانستان کشته شدن سربازان و افسران ماست. از 25 دسمبر 1979 تا 15 فوریه 1989 ما به تعداد 13833 نفر ازجمله 1979  افسر و ژنرال کشته دادیم. در روند عملیات رزمی در قلمرو افغانستان، افزون بر آن 572 تن از مأموران کی گ ب، 28 مأمور انتظامی و 190 مشاور نظامی از جمله 145 افسر کشته شدند."  
همچنین درین نبرد بیشتر از 49985 نفر از سربازان شوروی زخمی شده اند. قطعات شوروی بطور اوسط روزانه 4 نفر خود را در افغانستان از دست داده است.
 
اگرچه منابع شوروی تعداد کشته شدگان شان را از آغاز جنگ تا خروج عساکر ارتش سرخ کمتر از 14000 بیان می کنند اما در منابع غربی تعداد کشته شده گان بیشتر از این به چشم می خورد. در ارتباط به فرستادن "ستنگر" به گروههای مجاهدین "چارلیزویلس" نماینده کنگره آمریکا در داغ ترین سال های جنگ (1985) چنین می گوید:
" در ویتنام 58000 آمریکایی کشته شده اند و روس ها ممکن است در افغانستان تا حال (1985) 25000 نفر از دست داده باشند. آنها هنوز 33000 نفر دیگر قرضدار ما می باشند. من به خاطر ویتنام یک عقده روانی گرفته ام و شوروی نیز باید مزه آنرا بچشد".
 
در خصوص خسارات مالی ارتش سرخ در افغانستان وزیر خارجه شوروی ادوارد شواردنادزه در جولای 1990 افشا کرد که خرج اشغال نظامی افغانستان برای شوروی 96 میلیارد دالر بوده است و مصارف سالانه اشغال نظامی بالغ بر 8 میلیارد دالر می رسید. طبق اطلاعات اداره استخباراتی آمریکا، تا پایان سال 1987، بیش از چهارصد طیاره جنگی، بیش از شش صد تانک و بیش از صد هلیکوپتر شوروی ها در طی این جنگ از بین رفته بود.
 
اشغال شوروی و جنگ ده ساله تحمیلی آن ها در پهلوی اینکه تلفات انسانی و خسارات اقتصادی زیادی را به هردو طرف جنگ متحمل ساخت؛ عامل بسیاری از نابسامانی هایی شد که اثرات ناگوار آن در کشور ما تا هنوز محسوس است. پس از خروج ارتش سرخ شوروی نه مردم افغانستان به اهداف خود رسید و نه هم اتحاد شوروی با اشغال این کشور به مقصد خود نایل گشت. برنده اصلی این جنگ آمریکا بود که رقیب بزرگ خود در جریان جنگ سرد را به زانو در آورده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به نفع خود رقم زد.
 
حسیب الله سدید، قونیه – ترکیه
ارسالی به خبرگزاری جمهور
 
منابع:
 اندیشمند، محمد اکرام، سال های تجاوز و مقاومت، ص: 91،88
سیلونسکی، ماریک، افغانستان، ص:4، 9، 26
علی زاده موسوی، سید مهدی، افغانستان ریشه یابی تحولات اخیر، ص:63
رضوی، ابصار حسین، افغانستان ده سال تباهی و بربادی، 12،14،39
لیاخفسکی، اکساندر، توفان در افغانستان جلد دوم، مترجم: عزیز آریانفر، ص:21،22
عظیمی، محمد ظاهر، افغانستان- هجوم اتحاد شوروی و سیاست های غرب، ص: 113
گروموف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، مترجم: عزیز آریانفر، ص: 266
آلن، پی یر و کلی، دیتر، حقیقت تجاوز شوروی به افغانستان، مترجم: عبدالرحیم احمد پروانی، ص: 554،555
کاذم، سید عبدالله، افغانستان در طلسم دایره شیطانی، ص: 10
میر زهیر، ستانه، جنگ های 20 ساله و تباهی ذخایر معدنی افغانستان، ص:2،1
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین